مغز نوزادان و کودکان به سرعت رشد میکند و دورههای حیاتی بسیار مهمی را در توسعه شناختی، عاطفی و فیزیولوژیکی طی میکند. درک مکانیزمهای این رشد و نحوه حمایت از آن میتواند به والدین و مربیان کمک کند تا به بهترین نحو به کودکان خود کمک کنند.
مغز نوزادان بیش از ۱۰۰ میلیارد نورون دارد که از زمان تولد آماده اتصالات نورونی هستند. این نورونها از طریق سیناپسها به یکدیگر متصل میشوند، و تعداد سیناپسها در سالهای اولیه زندگی به سرعت افزایش مییابد.
دوران نوزادی و اوایل کودکی دورههای حساسی برای رشد مغزی هستند. در این زمانها، مغز نوزاد بیشترین پذیرش را برای یادگیری و توسعه مهارتها دارد. تجربیات محیطی مثل تغذیه، محبت و تحریکات ذهنی نقش کلیدی در شکلگیری مغز ایفا میکنند.
با افزایش سن، مغز کودکان به تدریج در بخشهای مرتبط با حل مسئله، تواناییهای زبانی و فهم عاطفی توسعه مییابد. دسترسی به فعالیتهای آموزشی و بازیهای فکری میتواند این توسعه را تقویت کند.
احساسات و تجربیات اولیه نیز نقش مهمی در توسعه مغز دارند. تجربیات مثبت، مانند تعامل عاطفی با والدین و مراقبان، میتواند تأثیر مثبتی بر رشد مغز داشته باشد. در مقابل، استرسهای شدید و طولانی ممکن است تأثیر منفی بگذارند.
تغذیه نیز یک عامل مهم در توسعه مغزی است. مواد مغذی مانند اسیدهای چرب امگا-۳، آهن و زینک میتوانند به تقویت توسعه مغزی کمک کنند. برنامه غذایی سالم و متعادل برای تأمین نیازهای رشد مغز ضروری است.
میانگین وزن مغز یک فرد بالغ 3/1 تا 4/1 کیلوگرم است. حدودا 80 درصد از محتوی جمجمه انسان را مغز فرا گرفته است و مابقی آن از میزان یکسانی خون و مایع نخاعی انباشته شده است به بیانی دیگر حجم مواد انباشته شده در جمجمه انسان با گنجایش بطری دو لیتری آب معدنی برابری می کند.
سطح مغز انسان از شیارهای عمیقی در هم پیچیده شده و از فرورفتگی ها (Sulci) و برآمدگی هایی (Gyri) تشکیل شده است. این سطح غشای مغزی خوانده شده و حدود 100 بیلیون نورون یا سلول عصبی در آن وجود دارد. این ساختار پیچیده به مغز امکان می دهد تا در فضایی کوچک بیشتر فشرده شده و در نتیجه قدرت پردازش آن افزایش پیدا کند.
مطالعات نشان میدهند مغز انسان از پنج هزار سال پیش تا کنون در حدود 150 سانتی متر مکعب کوچکتر شده است که این میزان با 10 درصد از کل حجم مغز برابری میکند. تاکنون دلیلي براي این کاهش حجم مغز مشخص نشده اما برخی بر این باورند این کاهش حجم با افزایش کارایی مغز ارتباط داشته است. برخی دیگر بر این باورند که به دلیل عدم نیاز به فک های مقاوم برای جویدن مواد غذایی سخت، جمجمه انسان کوچک تر شده است.
مغز که تنها دو درصد از وزن بدن را تشکیل میدهد در حدود 20 درصد از اکسیژن و 25 درصد از گلوکز خون را مصرف میکند. این میزان مصرف انرژی باعث بحث هایی درميان دانشمندان شده تا دریابند چه ماده غذایی منجر به تکامل یافتن مغز بزرگ در انسان شده است. در ابتدا گوشت به عنوان عامل آغاز این تکامل انتخاب شد اما به دلیل غیر قابل اتکا بودن این منبع غذایی دانشمندان گیاهان غنی از انرژی را به عنوان ماده غذایی انتخاب کردند که باعث تکامل یافتن مغز انسان و بزرگ شدن آن شده است. تغییرات آب و هوایی، نیاز محیطی و رقابتهای اجتماعی از دیگر نظریهها برای توضیح بزرگ شدن مغز هستند.
نورون ها تنها 10 درصد از مغز انسان را تشکیل میدهند. بقیه سلول های مغزی که بیش از نیمی از وزن مغز را به خود اختصاص داده اند سلول های Glia نام دارند. در گذشته عصب شناسان معتقد بودند این سلول ها برای در کنار هم نگاه داشتن نورون ها در مغز قرار دارند اما مطالعات جدید نشان داده اند که نقش این سلول ها محافظت و ایجاد ایمنی برای رشد و عملکرد سیناپس ها می باشد.
ساختاری از سلول ها در سیستم خونی مغز که دیواره خونی- مغزی نام دارد كه تنها به چند مولکول اجازه ورود به بخش اصلی سیستم عصبی یعنی مغز را میدهد. مویرگ هایی که تغذیه مغز را به عهده دارند در کنار سلول هایی که به یکدیگر چسبیدهاند از ورود مولکول های بزرگ جلوگیری میکنند، البته تنها پروتئین های ویژه ای اجازه دارند مواد غذایی و مواد دیگر مورد نیاز مغز را به داخل ببرند. این دیواره با وجود مراقبت از مغز میتواند از ورود داروهای حیاتی به مغز نیز جلوگیری کنند. تنها راهی که تا کنون توانسته است ورود داروها از میان این مانع مغزی امکان پذیر سازد فناوری نانو بوده است. در مطالعاتی که در سال 2009 در رابطه با درمان سرطان انجام گرفته بود ، دانشمندان توانستند نانو ذرات ویژه ای را از میان این دیواره عبور داده و به دیواره تومور های سرطانی اتصال دهند. داروهای شيميایی همراه با فناوری نانو در آيندهای نزديك درمان كننده تومورهای مغزی خواهند بود.
پایه های مغز در اولین روزهای شکل گیری جنین بنا گذاشته می شوند. سه هفته پس از شکل گرفتن جنین لایه ای از سلولهای بنیادین که صفحه عصبی نام دارد شکل گرفته و به لوله ای عصبی تبدیل می شود. این نسج در واقع سیستم مرکزی عصبی را به وجود می آورد. لوله عصبی از ابتدایی ترین مراحل رشد جنین شکل گرفته و از دیگر بخشها متمایز می شود و شکل گیری نورونها و دیگر سلولها نیز از سه ماهه دوم آغاز خواهد شد. چین خوردگی های مغز بسیار دیر آغاز می شود و در 24 هفتگی تعداد بسیار کمی از این چین خوردگی ها بر روی سطح مغز ديده می شود.
نقطه اوج رشد ماده خاکستری مغز به دوران بلوغ انسان متعلق است و در دوران نوجوانی و با گسترش بخشهای قدامی مغز که با قضاوت و تصمیم گیری در ارتباط هستند تکامل بیشتری پيدا خواهند كرد. مطالعات نشان داده اند بخشهایی که با عملکرد چندگانه انسان در ارتباط است تا 16 یا 17 سالگی به طور کامل تکمیل نمی شوند و بسیاری از دیگر توانایی های مغز تا 20 سالگی به تکامل می رسند.
دانشمندان دریافتهاند كه مغز در شرایط مختلف توانایی تشکیل دادن نورونهای جدید را دارد و مغز می تواند در دوران بزرگسالی نیز اتصالات جدید نورونی بسازد. همچنین تحقیقات بر روی مدیتیشن نشان داده است با تمرین شدید مغز میتوان ساختار و عملکرد آنرا تغییر داد.
درست است که هورمون های زنان و مردان بر روی گسترش مغز تاثیرات متفاوتی دارد و تا کنون تفاوتهایی در زمینه شیوه های احساس درد، تصمیم گیری های اجتماعی و کنار آمدن با فشارهای روحی میان زنان و مردان کشف شده است ، اما در واقع بیشترین بخش مغز و قدرت مغزی زنان و مردان با یکدیگر یکسان اند. مطالعاتی که در زمینه تفاوت های جنسیتی انجام گرفته نشان می دهند 78 درصد از تفاوتهای جنسیتی گزارش شده نزدیک به صفر یا بسیار کوچک بوده اند. همچنین این مطالعات شایعات موجود در رابطه با توانایی های مختلف جنسیت های متفاوت را رد کرده است.
رشد مغز در دوران نوزادی و کودکی پیچیده و تأثیرگذار است. حمایت از این توسعه از طریق محیطهای غنی از محبت، تغذیه مناسب و فرصتهای یادگیری، میتواند به کودکان کمک کند تا به پتانسیل کامل خود دست یابند. والدین و مربیان باید نقش خود را در شکلدهی به تجربیات این دوران حساس به عهده بگیرند تا به ایجاد بستری برای رشد سالم کمک کنند.