مشکلات رفتاری بچه ها را جدی بگیرد | گهوارک

مشکلات رفتاری بچه ها را جدی بگیرد | گهوارک

0 دیدگاه 30 مهر 1398 چاپ خبر بازدید: 2286
در بسیاری از مواقع والدین عادت‌های بد جزئی بچه‌ها را نادیده می‌گیرند و تصور می‌کنند این عادت‌ها با بالا رفتن سنشان از بین می‌رود. در حالی که بسیاری از همین رفتار‌های جزئی در صورت عدم مقابله و واکنش به‌موقع و درست والدین، در سنین بالاتر به مشکلات بزرگ رفتاری منجر خواهند شد.

 

مشکلات رفتاری کودکان را جدی بگیرید

مشکلات رفتاری در کودکان می‌تواند شامل طیف وسیعی از رفتارها باشد که از سرکشی و نافرمانی گرفته تا خشونت، حملات خشم، و مشکلات اجتماعی را در بر می‌گیرد. این مشکلات می‌توانند ناشی از عوامل بیولوژیکی، محیطی، و روان‌شناختی باشند. درک این مشکلات و رویکردهای موثر برای مدیریت آن‌ها برای والدین، مربیان و متخصصان بهداشت مهم است.

انواع مشکلات رفتاری

  1. سرکشی و نافرمانی: برخی کودکان ممکن است دستورات و قوانین را نادیده بگیرند، به طور مکرر دروغ بگویند، یا به صورت عمدی کارهایی انجام دهند که واکنش دیگران را برانگیزد.

  2. خشونت و پرخاشگری: این شامل زدن، لگد زدن، نیشگون گرفتن، یا استفاده از زبان تهاجمی است. پرخاشگری می‌تواند به علت فشارهای روانی یا مشکلات در برقراری ارتباط باشد.

  3. حملات خشم: شامل فوران‌های شدید خشم است که ممکن است به سختی قابل کنترل باشند و اغلب در واکنش به موقعیت‌هایی که کودک احساس می‌کند کنترلی بر آن ندارد، رخ دهد.

  4. مشکلات اجتماعی: دشواری در برقراری و حفظ دوستی‌ها، تعامل با همسالان، یا احساس ناامنی در محیط‌های اجتماعی.

  5. انزوا و انحراف: برخی کودکان ممکن است تمایل به گوشه‌گیری داشته باشند یا از محیط‌های اجتماعی دوری کنند.

علل مشکلات رفتاری

  • عوامل ژنتیکی: برخی مشکلات رفتاری ممکن است پیش‌زمینه‌های ژنتیکی داشته باشند.
  • محیط خانوادگی: تنش‌های خانوادگی، طلاق والدین، یا سبک‌های فرزندپروری نامناسب می‌توانند بر رفتار کودکان تأثیر بگذارند.
  • تجربیات منفی: آزار و اذیت، تجربیات تروماتیک، یا سوء استفاده می‌تواند علت بروز رفتارهای مشکل‌ساز باشد.
  • مشکلات مرتبط با سلامتی: اختلالات عصبی، مشکلات هورمونی، یا دیگر مشکلات پزشکی.

راه‌های مدیریت

  1. ارزیابی تخصصی: در صورت مواجهه با مشکلات رفتاری جدی، ارزیابی توسط یک متخصص کودکان، مانند روان‌پزشک یا روان‌شناس، مهم است.

  2. مداخلات تربیتی: استفاده از روش‌های فرزندپروری مثبت، تنظیم حد و مرزها، و فراهم کردن محیطی سازنده و حمایت‌کننده.

  3. درمان‌های رفتاری: درمان رفتاری شناختی (CBT) و سایر روش‌های درمانی که به کودک کمک می‌کنند تا رفتارهای مخرب خود را شناسایی و اصلاح کنند.

  4. پشتیبانی در مدرسه: همکاری با معلمان و مشاوران مدرسه برای حمایت از نیازهای تحصیلی و اجتماعی کودک.

  5. داروها: در موارد خاص، مانند کودکانی که از اختلالات خلقی یا اضطراب شدید رنج می‌برند، استفاده از داروهای تجویزی توسط پزشک می‌تواند مفید باشد.

مشکلات رفتاری بچه ها را جدی بگیرد

در بسیاری از مواقع والدین عادت‌های بد جزئی بچه‌ها را نادیده می‌گیرند و تصور می‌کنند این عادت‌ها با بالا رفتن سنشان از بین می‌رود. در حالی که بسیاری از همین رفتار‌های جزئی در صورت عدم مقابله و واکنش به‌موقع و درست والدین، در سنین بالاتر به مشکلات بزرگ رفتاری منجر خواهند شد. در قسمت اول این گزارش با 3 مشکل جزئی بچه‌ها و راه کار‌های حل آنها آشنا شدید، بنابر‌این در این قسمت از گزارش 3 مشکل جزئی دیگر بچه‌ها می خوانید .

 

یاری کنید کودک عادت بد را ترک و عادت صحیح را یاد بگیرد :

چرا نباید از آن چشم‌پوشی کنید :

قطعا دیدن فرزندتان در یک فیلم dvd در حالی که خوراکی‌اش را خودش بر می‌دارد یا آن را خراب می‌کند، راحت است، اما اجازه دادن به او برای کنترل فعالیت‌هایی که در واقع شما باید آنها را مدیریت کنید، پیروی کردن از قوانین را به آنها یاد نمی‌‌دهد. ممکن است بانمک باشد که بچه دوساله‌تان در کنار کابینت راه می‌رود تا شیرینی بردارد،‌ اما فقط صبر کنید او هشت ساله شود و بدون پرسیدن از شما به خانه دوستش که چند خیابان آن طرف تر است برود.

چطور این رفتار را متوقف کنیم :

چند قانون کوچک وضع کنید و اغلب درباره آنها با کودکتان صحبت کنید (شما باید به او بگویید : تو باید برای شیرینی برداشتن اجازه بگیری،‌ چون این یک قانون است). برای مثال اگر کودکتان بدون اجازه تلویزیون را روشن کرد، از او بخواهید ‌آن را خاموش کند و به او بگویید :‌ تو باید قبل از روشن کردن تلویزیون از من اجازه بگیری. بلند گفتن این قوانین باعث می‌شود تا کودکتان عمیقا آنها را بفهمد.

یک حالت ویژه داشته باشید :

چرا نباید از آن چشم پوشی کنید :

ممکن است در ذهنتان هم نگنجد که کودکتان پشت چشم نازک کند یا حالت صدایش مغرورانه باشد در صورتی که تنها یک بچه است. اما اغلب این نوع رفتار‌ها زمانی آغاز می‌شوند که کودکان خردسال می‌خواهند ادای بچه‌های بزرگتر را در بیاورند تا عکس‌العمل والدین‌شان را ببینند.

خیلی از والدین این رفتار‌ها را نادیده می‌گیرند و فکر می‌کنند این مرحله گذرا و موقتی است. اما اگر با آن مقابله نکنید، اما ممکن است تا به خودتان بیایید یک دانش‌آموز کلاس سوم بی‌ادب دارید که هر ساعت را برایتان سخت می‌کند، همراه با دوستانش است و جواب معلم‌ها و بچه‌های بزرگتر از خود را می‌دهد. 

چگونه با این رفتار مقابله کنیم :

فرزندتان را از رفتارش مطلع کنید. برای مثال به او بگویید : وقتی تو پشت چشم نازک می‌کنی یا این که چشم‌غره می‌روی، به این معنی است که از چیزی که می‌گویم خوشت نمی‌آید. این ایده باعث نمی‌شود فرزندتان احساس بدی پیدا کند اما به او نشان می‌دهد که صدا و نگاهش چه حالتی دارد. اگر این رفتار ادامه پیدا کند، شما می‌توانید جر و بحث را تمام کنید و دور شوید. بگویید : وقتی تو این‌طوری صحبت می‌کنی، گوش‌های من نمی‌شوند. 

پیشگیری از رفتار اشتباه کودکمان

اغراق کردن در حقایق رفتار کودکان

چرا نباید از آن چشم پوشی کنید :

ممکن است چیز عجیب و غریبی به نظر نرسد که کودکتان بگوید تختش را خودش مرتب کرده در حالی که تنها روتختی را مرتب کرده، یا حتی وقتی که به دوستش می‌گوید به یک مسافرت خارج از کشور رفته در حالی که او در عمرش سوار هواپیما نشده است،‌ اما این خیلی مهم است که با هر نوع بی‌صداقتی او مقابله کنید.
اگر کودکتان بفهمد که دروغ گفتن راه آسانی برای بهتر به نظر رسیدن او است، دیگر به‌طور اتوماتیک‌وار این کار را انجام می‌دهد؛ برای جلوگیری از کار‌هایی که نمی‌خواهد انجام دهد یا پیشگیری از به دردسر افتادن برای کاری که انجام داده است.

  

چطور رفتار فرزندتان را کنترل کنید :

وقتی فرزندتان دروغ می‌گوید، با او بنشینید و حقیقت را به او بگویید. به این صورت که : «خیلی جالب می‌شود که به مسافرت خارجی برویم و شاید روزی بتوانیم برویم اما تو نباید به دوستت بگویی که به آنجا رفته‌ای وقتی واقعا آنجا نبودی.

اجازه دهید بفهمد اگر همیشه راستش را نگوید مردم دیگر حرفش را باور نخواهند کرد. انگیزه‌اش را برای دروغ گفتن پیدا کنید و مطمئن شوید که به هدفش نرسد. برای مثال اگر او گفت دندان‌هایش را مسواک زده در حالی که این کار را انجام نداده است،‌ وادارش کنید برگردد و آنها را مسواک بزند.

توجه به این موارد و استفاده از رویکردهای مبتنی بر شواهد می‌تواند به بهبود رفتار کودکان و ارتقا کیفیت زندگی آنها و خانواده‌هایشان کمک کند.