شناخت شخصیت کودک

شناخت شخصیت کودک

0 دیدگاه 4 بهمن 1398 چاپ خبر بازدید: 3707
شناخت شخصیت کودک و اثر آن بر عزت نفس او
انتظاراتی که امروزه ما از والدین و فرزندان داریم با گذشته فرق کرده است اما همچنان بسیار سطح بالا هستند. امروزه ما نه تنها انتظار داریم فرزندانمان مؤدب، موفق و مسئولیت‌پذیر باشند، بلکه در عین حال می‌خواهیم که آن‌ها از نظر احساسی و روحی و روانی هم، شاد و سالم باشند.

 شناخت شخصیت کودک و اثر آن بر زندگی و آینده‌ی او

 

 انتظاراتی که امروزه ما از والدین و فرزندان داریم با گذشته فرق کرده است اما همچنان بسیار سطح بالا هستند. امروزه ما نه تنها انتظار داریم فرزندانمان مؤدب، موفق و مسئولیت‌پذیر باشند، بلکه در عین حال می‌خواهیم که آن‌ها از نظر احساسی و روحی و روانی هم، شاد و سالم باشند. ولی در دنیای واقعی اغلب والدین هنگام رویارویی با چالش‌های تربیتی گیج می‌شوند و مطمئن نیستند که باید چه بکنند.

همه‌ی ما به عشق بی‌قید و شرط نیاز داریم و احتیاج داریم که به خاطر شخصیت منحصر به فردمان ورد توجه و احترام قرار بگیریم؛ می‌خواهیم همان‌طور که هستیم پذیرفته شویم و استعدادها و توانایی‌ها و تفاوت‌هایمان توسط دیگران درک شود.

برای این که بتوانیم شخصیت منحصر به فرد فرزندانمان را کاملاً بفهمیم و بپذیریم، باید ابتدا بدانیم که واقعاً چه شخصیتی دارند. درک شخصیت درونی و روحیات بچه‌ها گامی مؤثر و ضروری برای تربیت مؤثر آن‌هاست.

کلید عزت نفس واقعی هر فرد «پذیرفته شدن همان‌طور که هست» است. حقیقت این است که عزت نفس پایین در اثر رفتارهای بد به وجود نمی‌آید بلکه رفتارهای بد از کمبود عزت نفس ناشی می‌شوند. کمبود عزت نفس در افراد خلاء و محرومیت عمیقی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود آن‌ها هرگز نیاموزند که چگونه دیگران را دوست بدارند و هرگز درباره‌ی کارهایشان مسئولیت‌پذیر و پاسخگو نباشند. آن‌ها برا ی پر کردن این خلاء رو به رفتارهای مخربی می‌آورند که به آن‌ها حس موقت قدرت و احساس سطحی باارزش بودن می‌دهد.

همان‌طور که یک باغبان بدون مخالفت یا ایراد گرفتن نیازهای هر گیاهی را می‌پذیرد و شرایط لازم برای رشد و شکوفایی را برای هرگیاه فراهم می‌آورد، ما هم به عنوان والدین باید روش‌های تربیتی خود را با نیازهای شخصیتی هر کدام از فرزندانمان تطبیق دهیم.

مدل شخصیتی- راهی برای شناختن هر کودک:

مدل شخصیتی یک روش قوی برای فهمیدن و درک کردن طبیعت، ذات واقعی یک فرد و مدل‌های رفتاری متفاوت در افراد است. بر اساس پژوهش‌های کارل گوستاو یونگ و همچنین کاترین و ایزابل بریگز شانزده مدل شخصیتی (تیپ شخصیتی) داریم که همه‌ی افراد در این شانزده گروه جای می‌گیرند. بچه‌هایی که به دنیا می‌آیند دارای یک مدل شخصیتی هستند و همیشه در همان قالب شخصیتی باقی می‌مانند. مدل شخصیتی هر فرد روی تمام جنبه‌های زندگی او اثر می‌گذارد. این مدل‌ها راهی را به ما نشان می‌دهد که بتوانیم به گونه‌ای با فرزندانمان رفتار کنیم که بهترین نتیجه را بگیریم.

چهار قسمت یا بُعد مختلف وجود دارد که تیپ شخصیتی یک فرد را می‌سازد:

  1. این که چگونه یک فرد انرژی می‌گیرد.

  2. به طور ذاتی و طبیعی به چه نوع اطلاعاتی توجه دارد و آن‌ها را به خاطر می‌آورد.

  3. چگونه تصمیم‌گیری می‌کند.

  4. چگونه در دنیای اطرافش نظم و ترتیب برقرار می‌کند.

برای درک بهتر مدل شخصیتی، هر کدام از این ابعاد را می‌توان به صورت زیر در نموداری دسته‌بندی کرد (جنبه‌های متضاد روبروی هم قرار گرفته‌اند):

هر فرد به یکی از دو جنبه‌ی هر کدام از این دو بُعد گرایش دارد، و نمی‌شود هر دو جنبه را داشت. هرچند فرد می‌تواند جنبه‌ی دیگر را نیز به کار گیرد اما تحقیقات نشان می‌دهد هر فرد تمایل ذاتی و دورنی به یکی از این جنبه‌ها دارد. بنابراین در کل شانزده ترکیب مختلف وجود دارد. یک مدل شخصیتی یک کد چهار حرفی است که ترجیحات یک فرد را نشان می‌دهد. این تمایل یک گرایش درونی است نه آگاهانه.

برای اغلب کودکان در حدود سن سه یا چهار سالگی تمایلاتشان درباره‌ی هر یک از این ۴ بعد واضح است. هرچند هر کودکی با کودکان دیگر متفاوت است و ممکن است در سن دو سالگی هم این تمایلات قابل تشخیص باشد یا تا حدود شش سالگی برای این تشخیص نیاز به زمان داشته باشیم.

 

مروری بر مدل‌های شخصیتی

درون‌گرا یا برون‌گرا بودن نشان‌دهنده‌ی این است که انرژی شما از کجا تأمین می‌شود، از درونتان یا از بیرون و توسط افراد یا چیزهایی که بیرون از وجود شما قرار دارند.

شهودی یا حسی بودن نشان می‌دهد به چه مواردی توجه دارید و آن‌ها را به یاد می‌آورید. افراد حسی تمایل‌شان به سمت ادراک چیزهایی است که وجود دارند و روی زمان حال بیش‌تر تمرکز می‌کنند. اما افراد شهودی گرایش دارند چیزهایی که ممکن است رخ بدهد را در نظر بگیرند.

افرادی که قضاوت تفکری دارند با شیوه‌های منطقی و تحلیلی تصمیم می‌گیرند. اما افرادی که قضاوت احساسی دارند روش تصمیم‌گیری‌شان بر اساس ارزش‌های ذهنی آن‌هاست.

تمایل به جنبه‌ی قضاوتی به این معناست که تمایل دارید همه‌چیز در اطرافتان مشخص و ثابت باشد و به شما این حس را بدهد که همه چیز تحت کنترل شماست. در حالی که تمایل به جنبه‌ی ادراکی یعنی گرایش دارید پدیده‌های اطرافتان را آزاد رها کنید و می‌توانید خودتان را با یک محیط در حال تغییر انطباق دهید.

تشخیص این تمایلات مستلزم مطالعه و توضیحات گسترده‌ای است. هدف ما در این مطلب آشنایی با شخصیت‌شناسی بود و امید به این که بتوانیم فرزندانی شاد، سالم و موفق داشته باشیم. برای شاد بودن و موفقیت ابتدا باید تمایلات هر فرد برای خودش و اطرافیانش شناخته شده و قابل احترام باشد.