پدر و مادران در مورد مسائل نوجوانان و مشکلاتی که جوانان در آینده ایجاد میکنند، مقصّر قلمداد میشوند. متخصّصان امور تربیتی و بهداشت آمریکا پس از بررسی آمار تکان دهنده مربوط به افزایش سریع تعداد کودکان و نوجوانانی که دچار مشکلات ناتوان کننده احساسی وروانی میشوند و به موادّ مخدّر معتاد شده و یا دست به خودکشی میزنند، پدران و مادران را مقصّر میدانند. سیاستمداران و مسئولان اجرای قوانین هم گناه به وجود آمدن نسلی مرکّب از جوانان حاضر در گروه های تبهکار و آدمکش و دانش آموزان شرور و جنایتکار را به گردن پدر و مادران میاندازند و هنگامی که دانش آموزی مردود میگردد یا ترک تحصیل میکند، آموزگاران و یا مسئولان آموزشی پدر و مادر را مقصّر میدانند. با این فرض، آیا کسی به یاری پدر و مادران شتافته است؟ و چه تلاشی به عمل آمده تا پدران و مادران را در موثرتر شدن راه و روش تربیت فرزندان یاری دهد؟ و چگونه پدر و مادر میتوانند بیاموزند که خطای آنان در تربیت فرزندشان چیست؟
هرسال میلیون ها زن و مرد در قالب پدرمادر ها مسئولیتی را به عهده میگیرند که به جرئت میتوان گفت از سخت ترین مسائلی است که یک انسان میپذیرد است. با این وجود میبینیم که تعداد کمی از پدر و مادران برای انجام این وظیفه خطیر آموزش داده میشوند. در سال 1962میلادی، که من کار آموزش پدر و مادران را در پاسادینای ایالت کالیفرنیا در کشور آمریکا آغاز کردم، تنها 17 نفر در کلاس شرکت کردند که اکثر آنها والدینی بونده که در آن زمان با فرزندان خود مشکلات جدّی داشتند. اکنون پس از گذشت سالها و آموزش دادن به بیش از یک و نیم میلیون نفر، ما توانستهایم نشان دهیم استفاده از دوره آموزشی برای افزایش و کیفیت تربیت فرزندان میتواند به بیشتر پدر و مادران مهارت هایی را بیاموزد تا در سایه آن بتوانند به گونه موثرتری به تربیت فرزندان خود بپردازند. ما در این برنامه آموزشی نشان میدهیم که پدر و مادران میتوانند با بهره گیری از آموزش های خاص آن، کیفیتتربیت فرزندان خود را بالا ببرند و در سایه فراگیری مهارت هایی که ارائه میشود کانال های دوسویهای را در ایجاد ارتباط میان پدر و مادر با فرزندانشان ایجاد کنند. این برنامه ما را متقاعد کرده که به پدر و مادر و فرزندانشان میتوانند ازروابط گرم و صمیمانهای برخوردار شوند که مبتنی بر علاقه و احترام متقابل باشد. به علاوه این برنامه نشان داده که دلیلی ندارد که اختلاف و شکاف در خانواده وجود داشته باشد.
در دورانی که به کار روانشناسی بالینی مشغول بودنم، من و بسیاری از پدران و مادران بر این باور بودیم که سرکشی در دوران نوجوانی امری طبیعی و اجتناب ناپذیر و ناشی از تمایل همگیری است که نوجوانان برای به دست آوردن استقلال دارند و در راستای آنان در برابر والدین خود سرکش میگردد. در آن مقطع کاری برای من همانند نتایج بسیاری از تحقیقات مسلم شده بود که دوران نوجوانی خانوادهها را با طوفان و تنش رو در رو میکند، در صورتیکه تجربیّات ما در دوره های آموزشی برای تربیت فرزندان نشان میداد که از این نظر در اشتباهیم. پدر و مادرانی که در دورههای آموزشی ما شرکت کردهاند بارها و بارها اعلام نمودند که سرکشی و بحرانهای نوجوانی در خانوادههایشان جایی نداشته است. اکنون متقاعد شدم که نوجوانان در برابر والدین خود سرکشی نمیکنند بلکه تنها در برابر برخی روش های مخرّب رفتاری که به گونهای فراگیر مورد استفاده پدران و مادران قرار میگیرد، طغیان میکنند. در مواردی که پدر و مادر روش نوین آموخته شدهای را برای حل و فصل درگیری ها به کار میبندند، جدال و آشفتگی در خانواده میتواند تجربه استثنایی به شمار آید، نه یک قاعده و بدیهی.
برنامه آموزشی تربیت فرزندان در زمینه درست یا نادرست بودن توسل به تنبیه هم روشنگری های نوینی را به عمل آورده است. بسیاری از پدران و مادران شرکتکننده به ما ثابت کردهاند که گزینه تنبیه میتواند برای همیشه به عنوان ابزاری برای مواظبت نمودن فرزندان کنار گذاشته شود. منظور من تنبیه بدنی نیست بلکه انواع تنبیه است. پدر و مادر میتوانند فرزندان مسئول منضبط و همیار تربیت کنند. پدر و مادر میتوانند به گونهای فرزندان خود را تحت تأثیر قرار دهند که فرزندانشان رفتار خود را به خاطر منظور داشتن صمیمانه خواسته های پدر و مادر و نه از طرز تنبیه یا از دست دادن امتیازات انتخاب کنند.
شاید چنین هدفی دور از دسترس به نظر آید. از تجربه من با پدران و مادرانی که از نزدیک در کلاسهای آموزشی با آنها سر و کار داشتهام، نشان داده که آنان را دست کم گرفته بودم. چون آنها به من نشان دادند که تا چه اندازه در نتیجه طی کردن دوره های آموزشی استعداد تغییر دارند. به طوری که امروزه با اعتماد بیشتری به توانایی پدر و مادران برای فراگرفتن آگاهی ها و به کارگیری مهارتهای نوین پیدا کردهام. شرکت کنندگان در دوره های آموزشی عمدتاً برای به کارگیری روش های نوین تربیت فرزندان اشتیاق فراوانی از خود نشان می دهند، اما قبل از هر چیز باید متقاعد شوند که این روش های نوین کارایی دارند. اکثر والدین میپذیرند که روشهای تربیتی قدیمی کارایی لازم را نداشته و از این رو آماده تغییر هستند و برنامه آموزشی مندرج در این مقاله نشان داده که میتواند تغییر مورد نظر را تأمین کند.
برنامه آموزشی ما برای تربیت فرزندان دستاوردهای دیگری هم داشته است. یکی از اوّلین هدف ما آموزش دادن راهکارهای مورد استفاده مشاوران و درمانگر های حرفهای به پدران و مادران در رابطه با یاری دادن به فرزندانشان برای چیرگی بر مسائل احساسی و رفتارهای ناهنجار تطبیقی آنان است. چنین هدفی ممکن است در ابتدا جسورانه یا خوشبینانه به نظر آید ولی علی رغم اینکه رسیدن به این هدف ممکن است از دیدگاه برخی والدین و حتی متخصّصان امری نامعقول بنماید، اکنون روشن شده که حتی به پدران و مادرانی هم که فاقد تحصیلات روانشناسی دانشگاهی هستند، میتوان این مهارتهای آزمون شده را یاد داد تا بیاموزند که چگونه و در چه زمانی باید از آن مهارت ها برای یاری دادن موثر به فرزندان خود استفاده کنند.
در دورانی که به گسترش استفاده از روشهای آموزشی نوین برای تربیت فرزندان پرداختیم گهگاه با این واقعیت روبرو شدیم که میبایست تا حدودی سرخوردگی را بپذیریم اما هرگز دست از تلاش بر نداشتیم. امروزه پدران و مادران به گونهای فراگیر در راه تربیت فرزندانشان همان روشی را به کار میبندند که پدران و مادران و اجداد خودشان از آن استفاده میکردند و روابط میان پدر و مادر با فرزند برخلاف سایر روابط اجتماعی، نسبت به ۲۰۰۰ سال پیش تغییر چندانی نکرده است. منظور این نیست که بشر هیچ گونه دانش نوینی در رشد زمینه روابط اجتماعی به دست نیاورده. برعکس انسان در زمینههایی چون روانشناسی و رشد کودک و سایر علوم رفتاری از جمله شناخت کودک و پدر و مادر و روابط میان آنها و نحوه یاری دادن به دیگران برای رشد کردن و نحوه ایجاد فضای روانی سالم، به پیشرفت های چشمگیری دست یافته است و سطح آگاهی جامعه درباره ارتباط بین فردی و اثرات توانمند شدن در روابط انسانی و حل و فصل درگیری ها و غیره افزایش عمدهای داشته است.
این مقاله راهکار جامعی را برای برقراری روابط کامل و موثر تحت همه شرایط ارائه میکند پدر و مادر نه تنها روش ها و مهارت ها بلکه علل و زمان و هدف گزینش آنها را میآموزند و مجموعه کاملی متشکل از اصول و فنون لازم در اختیار آنان قرار میگیرد. به اعتقاد من پدر و مادر باید هر آنچه را که ما درباره برقراری رابطه موثر میان پدر و مادر فرزند میدانیم و مبانی بنیادی را که در تمامی انواع روابط میان دو انسان وجود دارد، بدانند. در این شرایط است که آنان میفهمند چرا روش های آموزش داده شده را باید به کار بندند و چه زمانی باید از آن استفاده کنند و چه نتیجه ای را میتوانند انتظار داشته باشند به پدران و مادران این فرصت داده میشود که خود را در رویارویی با مسائل اجتناب ناپذیری که همواره در روابط میان والدین و فرزندان به وجود میآید، متخصّص شوند در این مقاله همه اطلاعات خود را یکجا در اختیار پدر و مادر قرار می دهیم.
در این مقاله مجموعه کامل از رابطه آرمانی میان پدر و مادر با فرزند با همه جزئیات آن تشریح میشود و در بسیاری از موارد نمونههای برجستهای از تجربیات ما ارائه میگردد. اغلب والدین روش آموزشی ما را انقلابی تلقی میکنند. چون با روشهای سنتی تفاوت های چشمگیری دارد ولی با این وجود، روش ما در مورد کودکان و نوجوانان که فرزندان عادی به فرزندانی که دچار ناتوانایی هستند کارایی دارد. مطالب این مقاله به زبان ساده و قابل فهم نگاشته و از جملات پیچیده فنی، پرهیز شده است. برخی از پدران و مادران ممکن است در آغاز با بعضی از شیوههای مندرج در این مقاله موافق نباشند ولی اکثراً متوجه مفهوم آن میگردند.
از آنجایی که خوانندگان این مقاله امکان ابراز مستقیم پرسش ها و نگرانی های خود از آموزگاران را ندارند، سعی کردهایم فهرستی است از پرسشهای احتمالی و پاسخ های مربوطه را در زیر ارائه نماییم.
پرسش: آیا در روش تربیتی مندرج در این مقاله از نرمش و ملایمت مفرط با فرزندان استفاده میشود؟
پاسخ: ابداً چنین نیست. آسانگیری مفرط همانقدر مشکلآفرین است که سخت گیری بیش از اندازه. چون ملایمت مفرد سبب میشود که فرزندان خودخواه و غیرقابل کنترل، بدون همکاری و نسبت به خواسته های والدین خود بیملاحظه بارآیند.
پرسش: آیا میشود یکی از والدین روش نوین تربیتی را به کار گیرد و دیگری از روش های سنتی استفاده کند؟
پاسخ: هم بله و هم خیر . چنانچه تنها پدر یا مادر از این روش تربیتی نوین استفاده کند، طبعاً روابط آن پدر یا مادر با فرزندانش بهبودی مشخصی را پیدا خواهد کرد در حالی که رابطه پدر یا مادر دیگر با فرزندانش ممکن است بدتر شود. بنابراین قطعاً بهتر است که پدر و مادر هر دو این روش نوین را بیاموزند. به علاوه، هنگامی که هم پدر و هم مادر این روش تربیتی را بیاموزند، مسلماً میتوانند در این راه تا حدود زیادی به یکدیگر یاری دهند.
پرسش: آیا پدر و مادر در نتیجه به کارگیری این روش نفوذ خود در فرزندشان را از دست خواهند داد و از مسئولیت راهنمایی و هدایت فرزندان محروم خواهند شد؟
پاسخ: والدین با مطالعه فصول اوّلیه این مقاله ممکن است چنین برداشتی را پیدا کنند چون مقاله تنها میتواند یک سیستم آموزشی را به صورت گام به گام ارائه نماید. در چند فصل نخست سعی میشود به فرزندان کمک شود تا خودشان بتوانند برای مسائلی که با آن روبرو هستند راه حل پیدا کنند. در چنین مواردی وظیفه پدر و مادر کارآمد بیشتر جنبه انفعالی و در واقع ناظر بودن بدون رهبری خواهد داشت و این راهکار با آنچه والدین به آن عادت دارند به نظر متفاوت میآید. در حالی که در فصول بعدی مقاله، تلاش شده است که رفتارهای غیر قابل قبول فرزندان اصلاح و به آنان آموخته شود که نیازهای والدین خود را باید بیشتر مدنظر قرار دهند. در چنین مواردی به پدر و مادر در روشهای مشخصی نشان داده خواهد شد تا مسئولیت بیشتری داشته و نفوذی بیشتر از آنچه اکنون دارند روی فرزندان خود داشته باشند. مراجعه به فهرست مطالب مندرج در مقاله میتواند از این نظر مفید باشد. این مقاله به پدران و مادران میآموزد تا مسئولیت تشویق نمودن فرزندشان در یافتن راه حل برای مسائلی را که والدین نشان میدهد که چگونه میتوانند روش های مربوطه را بدون درنگ در خانه به کار ببندند. پدران و مادرانی که این روش برخورد با فرزندان را که نامش《گوش فرا دادن کاربردی» است، یاد میگیرند، ممکن است با نمونه هایی از اظهارنظرهایی از قبیل موارد زیر که توسط پدران مادران آموزشدیده مطرح شده مواجه شوند:
از اینکه دیگر ناچار نیستم برای همه مشکلات فرزندانم راه حل پیدا کنم خیلی آسوده خاطر شدهام.
این مقاله سبب شد که به بسیاری از تواناییهای فرزندانم برای حل مشکلاتشان پی ببرم.
هزاران هزار نوجوان وجود دارد که به دلایل متعددی از قبیل موارد زیر از والدین خود ناامید شدند:
مادرم بچه های هم سن من را درک نمی کند.
من از این که هرشب به خانه میروم، مورد موعظه و نصیحت قرار بگیرم، متنفرم.
من هیچ وقت حرف دلم را به پدر و مادرم نمیزنم چون منظورم را نمیفهمند.
والدین شرکت کننده در دوره های آموزشی از شنیدن این که گزینه دیگری هم وجود دارد که در آن هیچ کس بازنده نیست و نامش روش 《بدون بازنده》 برای حل و فصل درگیری هاست شگفت زده میشوند. آموزش این روش برای این که والدین بتوانند آن را به گونهای موثر مورد استفاده قرار دهند، جزء اهداف اصلی ماست. هر چند این روش سالهاست برای حل و فصل اختلافات در زمینه های متفاوت اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد ولی تعداد کمی از والدین پیش از این کاربرد آن را برای حل و فصل درگیری با فرزندانشان مورد توجه قرار دادهاند. امروزه بسیاری از زن و شوهرها و شرکای تجاری اختلافات خود را از طریق مذاکره و تبادل نظر فیصله میدهند و سندیکاهای کارگری و مدیران موسسات هم با توافق به عقد قرارداد های دوجانبه میپردازند در امور طلاق هم تعیین تکلیف داراییها غالباً از راه سازش انجام میشود حتی فرزندان هم به کرات مسائل جاری میان خود را با توافق های غیر رسمی فیصله میدهند. وجود ابزاری چون تبادل نظر و سازش، بیش از پیش به مدیران موسسات میآموزد که برای حل و فصل اختلافات بهتر است به تصمیم گیری های مشترک بپردازند.
در شرایطی که هیچ روش معجزهآسایی برای تربیت موثر فرزندان وجود ندارد، روش بدون بازنده ایجاد تغییراتی اساسی را در دیدگاه اکثر والدین نسبت به فرزندشان میطلبد. به کار گرفتن این روش مستلزم صرف وقت کافی در محیط خانه و به دست آوردن مهارت در گوش فرا دادن خالصانه به فرزندان و برقراری ارتباط صمیمانه برای آگاهی از احساسات آنان است. به همین جهت در فصول بعدی مقاله به تشریح روش بدون بازنده پرداخته شده است. شاید موضعگیری ما در این مقاله درباره روش بدون بازنده نشانگر اهمیت واقعی آن در نحوه تربیت فرزندان نباشد ولی باید تاکید شود که این روش نوین برای ایجاد نظم و انضباط در محیط خانه، حل و فصل مسائل و درگیری ها در حقیقت روح و جان فلسفه تربیتی ما و شاه کلید تربیت موثر فرزندان است. پدران و مادرانی که با شناختن و فرا گرفتن و به کار گرفتن مجدّانه این روش آن را جایگزین دو روش دیگری که دارای برنده و بازنده است بنمایند، دستاوردی بسیار فراتر از آنچه انتظار دارند کسب خواهند کرد.
dariyosh
در این حد عالی ندیده بودم
شنبه 19 تیر 1400 17:03