مهارتهای اجتماعی اشاره به کفایتها و تواناییهایی دارد که کودکان جهت هدایت موفقیتآمیز امور مربوط به خانه، مدرسه و اجتماع نیازمند رشد آنها هستند. مهارتهای اجتماعی شامل رفتارهایی مانند به اشتراک گذاشتن، نوبت گرفتن، استفاده از کلمات جهت بیان احساسات، احوالپرسی و ارتباط اجتماعی با دیگران و مشارکت در گروههای مختلف است. مهمترین مهارت اجتماعی لازم که کودکان قبل از ورود به مدرسه بر آنها تسلط یابند عبارتاند از: پیروی از قوانین کلاس، رعایت رهنمودها، درخواست کمک کردن، همکاری با سایر کودکان و کنترل خلقوخوی خود است.
مشکلات اجتماعی تقریباً در 14 تا 17 درصد از کودکان خردسال دیده میشوند. کودکان مبتلابه اختلالات طیف اوتیسم و اختلالت نقص توجه-بیش فعالی با بالا رفتن سن در معرض خطر بیشتر ابتلا به مشکلات اجتماعی جدی قرار میگیرند. مشکلات اجتماعی میتوانند هم شامل فقدان مهارتها و هم عدم تمایل به استفاده از مهارتها باشد. همچنان که کودک در معرض خواستههای اجتماعی بیشتری قرار میگیرد احتمال آشکار شدن مشکلات اجتماعی نیز بیشتر میشود.
گسترش مهارتهای اجتماعی در کودکان خردسال تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که مهمترین آنها داشتن فرصت یادگیری و تمرین مهارتهای اجتماعی است. برنامههای آموزشی متعددی جهت آموزش و تقویت مهارتهای اجتماعی در کودکان خردسال وجود دارند. اکثر این برنامهها روند مشابهی را دنبال میکنند که شامل نشان دادن آنچه کودک باید انجام بدهد، کمک کردن به کودک در تقلید و تکرار مهارتها و فراهم کردن فرصت تمرین در موقعیتهای مختلف است. افزایش فرصت تمرین این مهارتها در جریان فعالیتهای روزانه کودک منجر به عملکرد طبیعیتر کودک و تبدیل آن مهارتها به بخشی از مجموعه تواناییها و مهارتهای کودک میشود. بهعلاوه، تحسین و تقویت مهارتها موقعی که کودک از آنها استفاده میکند منجر به انجام بیشتر اینگونه رفتارها میشود.
برای متخصصانی که مداخلههای زودهنگام انجام میدهند نهتنها آگاه بودن از رهنمودهای کلی برای رشد کودک اهمیت دارد، بلکه آمادگی به کار بردن این دانش و مهارتها برای کودکان و خانوادههای مختلف نیز حائز اهمیت است. بر اساس اطلاعات و آمار اخیر، ایالاتمتحده آمریکا بهطور فزایندهای دارای تنوع زبانی و فرهنگی است. بهعنوانمثال 20 درصد از کودکانی که در ایالاتمتحده آمریکا زندگی میکنند اهل آمریکای لاتین هستند. تقریباً 17 درد از کودکان ایالاتمتحده در فقر زندگی میکنند و حدود 20 درصد از کودکانی که در سنین مدرسه هستند به زبانی غیر از انگلیسی در خانه صحبت میکنند. شناخت فرهنگهای مختلف میتواند به متخصصان مداخلههای زودهنگام کمک کند بهطور مؤثرتری نیازهای کودکان و خانواده هارا برآورده سازند و همچنین کیفیت خدمات و نتایج را افزایش بدهند.
فرهنگ به این صورت تعریفشده است: الگو یکپارچه رفتار انسان که شامل افکار، ارتباطات، زبان، اعمال، باورها، ارزشها، آدابورسوم، آداب معاشرت، آیین مذهبی، نحوه برقراری ارتباط و نقشها، روابط و رفتارهای مورد انتظار از یک گروه اجتماعی، مذهبی، قومی یا نژادی و توانایی انتقال موفقیتآمیز موارد ذکرشده به نسل بعدی است. همچنان که این تعریف اشاره میکند فرهنگ دارای ابعاد مختلفی است و کفایت فرهنگی مستلزم برخورداری از سطوح قابلتوجهی از فهم و دانش است. متخصص حرفهای و کارآمد درزمینهٔ مسائل دوران کودکی باید از دانش و مهارت کافی برای کار کردن مؤثر با کودکان و خانوادههای مختلف برخوردار باشد.
پرورش کفایتهای فرهنگی مستلزم زمان، تلاش و تجربه است و برای متخصصان کودک، فرایندی مستمر خواهد بود.
متخصصان مداخلههای زودهنگام باید از باورها و دیدگاههای فرهنگی خودآگاه باشند. ازنظر رایت کارول این مرحله شامل آگاهی از اعتقادات و ارزشهای شخصی، آگاهی از عقاید دیگران، آگاهی از اینکه افراد دارای هویت فرهنگی متعدد هستند و آگاهی از مسائل فرهنگی پایدار، مثل رفاه و محرومیت، است. یکی از عوامل تأثیرگذار در آگاهی، علاوه بر اینکه توجه به دیدگاههای دیگران تحت تأثیر تجربههای فرهنگی مختلف است در نظر گرفتن هویتهای متعددی است که افراد دارند.
در مرحله دوم، متخصصان تشویق میشوند تا درباره این مسئله تأمل کنند که سابقه هویت آنها چگونه بر نحوه تعامل آنها با کودکان خردسال و خانوادههایشان تأثیر میگذارد. متخصصان باید تشخیص بدهند که در چه مواقعی دانش و اقدامات آنها مطابق با بهترین اقدامات ممکن است یا چه موقع نشاندهنده کفایتهای فرهنگی نیست و جهت بهبود دانش و آگاهی خود گام بردارند.
یکی دیگر از مؤلفههای کفایت فرهنگی، داشتن شناخت عمیق از زمینه فرهنگی و زبانی کودکان و خانوادههایی است که متخصصان با آنها کار میکنند. برخورداری از این دانش میتواند هم در چگونگی برخورد با کودکان و خانوادهها و هم در نحوه تفسیر اقدامات دیگران مفید باشد. بااینحال، نکتهای که در این مرحله بسیار حائز اهمیت است تعمیم ندادن افراطی دانش ویژگیهای یک گروه به تکتک کودکان و خانوادههاست. درست همانطور که هویت زبانی و فرهنگی متخصصان، چندبعدی است سابقه و پیشزمینه هر کودک و خانواده نیز نتیجه تجربههای منحصربهفرد آنها خواهد بود.
بروز رفتارهای چالشبرانگیز ویژه در حدود دوسالگی، در کودکان خردسال بسیار شایع است. والدین اغلب در مورد مسائلی از قبیل طبیعی بودن یا نبودن رفتار کودکشان، چگونگی برخورد با مشکلات رفتاری و اینکه در صورت لزوم از کجا کمک بگیرند نگران هستند. نتایج یکی از پژوهشها نشان داد که 70 درصد از مادران، بیشتر از اینکه نگران سلامتی خود باشند نگران نحوه فرزند پروری خود هستند. علاوه بر این میزان دسترسی به اطلاعات و نیز اطلاعات نادرستی که از طریق اینترنت و سایر رسانههای گروهی منتشر میشوند میتوانند منجر به تردید والدین در تصمیمگیری شوند. متخصص کودک میتواند به والدین و سایر مراقبان کودک در طول دوره حساس رشد کمک کند. در این دوره کودکان نوپا بهطور طبیعی محدودیتهایی را تجربه میکنند و شخصیت خود را شکل میدهند. این کمکها با ارائه رهنمودهای مثبت و کارآمد صورت میگیرند. ازجمله بهکارگیری یکروال ثابت، تحسین و توجه به رفتارهای پسندیده کودک، جلوگیری را اصلاح رفتار مشکلساز و به کار بردن فن محرومیت در موارد نادر و تنها هنگامیکه کودک قادر به درک مسئله باشد. ارتباط و همکاری برقرارشده بین والدین و متخصصان موجب میشود مهارتهای فرزند پروری والدین افزایش یابند؛ این مهارتها باعث تقویت خانواده میشوند و سرانجام نتایج مطلوبی برای کودکان خواهند داشت.