سوء استفاده جنسی از کودکان | گهوارک

سوء استفاده جنسی از کودکان | گهوارک

0 دیدگاه 20 شهریور 1400 چاپ خبر بازدید: 2235
درک این که چرا پدر یا مادری به یک طفل بیگناه لطمه می‌زنند آسان نیست. در دیدگاه با رفتاری در این خصوص باید والدین، کودک، وضعیت و جامعه را در نظر گرفت. پدر و مادرهای سوء استفاده کننده: پدر و مادرهایی که از کودکان سوء استفاده جسمی می‌کنند، تکانشی هستند؛

سوء رفتار با کودک 

سوء رفتار با کودک

 

کمتر عملی مثل سوء رفتار با کودکان می تواند به آن ها لطمات روانی، رشدی و جسمی بزند. سوء رفتار با کودک در مواقعی مطرح می‌شود که پدر و مادرها تعمداً به فرزندشان صدمه بزنند. قصور وقتی پیش می‌آید که پدر و مادر به اندازه کافی و به نحو مناسب به فرزندشان رسیدگی جسمی کنند و بر او نظارت داشته باشند - مثل پدر و مادری که در روزهای سرد زمستان، لباس گرم تن فرزندشان نمی‌کنند و او را به مدرسه می‌فرستند. قصور شامل نظارت و مراقبت ناکافی، ول کردن و بی توجهی به نیاز های پزشکی کودکان می‌شود. هم اکنون در تمام ایالت های آمریکا، پزشکان، پرستاران و معلمان موظفند هرگونه مورد سوء رفتار با کودکان و قصور را گزارش بدهند، بیش از نیمی از گزارش ها در مورد قصور هستند و ۲۵ درصدشان در مورد سوء رفتار فیزیکی با کودکان، با وجود جار و جنجال های موجود در مورد سوء رفتار با کودکان در مهد کودک ها و پرورشگاه ها، فقط ۲ درصد از موردهای سوء رفتار با کودکان در این محل ها انجام می‌شوند و این رقم در ۹ سال گذشته ثابت مانده است.

در سال ۱۹۹۶ بیش از هزار کودک بر اثر سوء رفتار و قصور فوت کرده بودند. عوارض سوء رفتار با کودک، جدی و گسترده است. هر چه سوء رفتارها قدیمی تر و بیشتر باشند، پیامد های آن ها جدی تر خواهد بود. برخی از این پیامد ها عبارتند از تأخیرهای زبان شناختی، ضعف خودپنداره، پرخاشگری، گوشه گیری اجتماعی و هیجانی و روابط اجتماعی ضعیف با همسالان. شایع ترین یافته این است که سوء رفتار جسمی با کودکان خصوصاً پسر بچه ها باعث می‌شود پرخاشگرتر شوند. نمرات هوشی این کودکان کمتر است و پیش از کودکان دیگر در خودکشی، افسردگی و مصرف مواد هستند. این کودکان در تنظیم هیجانات خود مشکل دارند و در حفظ دوستان و دوست یابی مشکل پیدا می‌کنند.

همچنین بیشتر احتمال دارد مشکلات تحصیلی داشته باشند. این افزایش پرخاشگری را با مدل پردازش اطلاعات هم می‌توان تبیین کرد. سوء رفتار جسمی با کودکان و متخاصم در نظر گرفتن دیگران در ۵ سالگی رابطه دارند. کودکان چون دنیا را تهدید آمیز و خصمانه می‌دانند، پرخاشگرتر می‌شوند. در ضمن، پدر یا مادری را که به زور و قوه قهریه متوسل می‌شوند الگوی خویش قرار می‌دهند.

 

سوء استفاده جنسی

سوء استفاده جنسی عبارت است از رابطه جنسی اجباری و فریبکارانه یک فرد بزرگسال با یک کودک. سوء استفاده جنسی کمتر از انواع دیگر سوء رفتار با کودکان گزارش می‌شود و بطور کلی زیاد گزارش نمی‌شود. چون در اغلب موارد سوء رفتار محسوب می‌شود. مصاحبه با کودکان ۱۰ و ۱۶ ساله نشان داد میزان اقدام به سوء استفاده جنسی یا سوء استفاده جنسی از آنها ۱۰/۵ درصد بود، ارقام به دست آمده دیگر از این هم بیشترند. بر اساس حوادث گزارش شده، سوء استفاده کنندگان جنسی از کودکان اکثر مردان هستند و دختربچه ها قربانیان اصلی این قضيه اند. سوء استفاده جنسی عمدتاً بین خویشان و بستگان رایج است هرچند غریبه ها نیز ممکن است از کودک سوء استفاده جنسی کنند. سوء استفاده جنسی پیامدهای جسمی - مثل بیماری مقاربتی با بارداری - و هیجانی دارد. تأثيرات دراز مدت این جریان عبارتند از افسردگی، انجام رفتارهای خودمخرب، اضطراب، احساس انزوا و تنهایی و بدنامی، گوشه گیری، ضعف عزت نفس، بی اعتمادی به دیگران، مصرف مواد و ناسازگاری جنسی. اگرچه دو سوم کودکانی که از آن ها سوء استفاده جنسی شده نشانه های روانی خاصی دارند ولی از این جهت با هم تفاوت های زیادی دارند و مشمول الگوی ثابتی نمی‌شوند. یک پنجم قربانیان سوء استفاده های جنسی دچار مشکلات روانی دراز مدت می‌شوند. گاهی این نشانه ها پس از افشای موضوع، ظرف دو سال محو می‌شوند ولی بین ۱۰ تا ۲۴ درصد از آنها بتدریج افزایش می‌یابند یا با مدتی تأخير نمایان می‌شوند.

 

آموزش جهت جلوگیری از سوء استفاده از کودکان

 

چه آموزش هایی نیاز است؟

پدر و مادرها باید به بچه های خود یاد بدهند از غریبه ها پول نگیرند و کمک آن ها را قبول نکنند یا سوار ماشین غریبه ها نشوند. باید به کودکان گفته شود وقتی احساس حصر می‌کند باید فرار کنند و با صدای بلند کمک بخواهند چون معمولاً سوء استفاده کنندگان جنسی از آشنایان و افراد قابل اعتمادند، کودکان نباید نسبت به تماس بدنی بی تفاوت بمانند. حتی اگر این افراد از بستگان آن ها باشند. و بالاخره بچه ها باید هرگونه لمس اندام های تناسلی خود توسط دیگران را به والدین خویش گزارش بدهند و پدر و مادرها از آن ها بخواهد همان کاری را که فرد مزبور با آن ها انجام داده عملاً نشان بدهند. در بسیاری از مدارس برنامه های آموزشی سوء استفاده جنسی از کودکان وجود دارد. البته در حال حاضر نمی‌توان گفت آیا این اقدامات آموزشی در کاهش موارد سوء استفاده جنسی موفقیتی داشته اند یا خیر ولی بررسی ها نشان می‌دهند که این برنامه ها برای کودکان آموزنده اند. یکی از اشکالات برنامه های پیشگیری از سوء استفاده جنسی این است که کودکان را از غریبه ها می‌ترسانند یا باعث می‌شوند کودکان از ابراز محبت جنسی واهمه پیدا کنند. البته بررسی ها نشان می‌دهند که چنین اشکالی وارد نیست. بنابراین باید در واحدهای درس بهداشت مدارس از این برنامه ها استفاده شود.

  

سوء استفاده هیجانی

تمام سوء استفاده ها، جسمی نیستند. پدر و مادری را در نظر بگیرید که همیشه بر سر فرزندشان داد می‌زنند و او را تحقیر می‌کنند. کودک ۴ ساله ای را در نظر بگیرید که آب میوه را روی زمین می‌ریزد و پدر یا مادرش سرش داد می‌زنند و می‌گویند:« ای بچه احمق دست و پا چلفتی اگر می‌توانستم ولت می‌کردم.» یا پدر و مادری را در نظر بگیرید که وقتی فرزندشان در کلاس شنا از وارد کردن صورتش در آب خودداری می‌کند فرزندشان را ترسو خطاب و او را مایه شرمندگی خویش عنوان می‌کنند. تعریف سوء استفاده هیجانی که گاهی به آن بدرفتاری روانی می‌گویند، دشوار است. غالباً سوء استفاده هیجانی یعنی بی توجهی و عدم رسیدگی به نیازهای هیجانی و اساسی کودک. بعضی از اعمال والدین به تضعیف عزت نفس کودک منتهی و مزاحم رشد هیجانی کودک می‌شوند ولی تعریف و مشخص کردن این اعمال و اقدامات اصلاحی لازمه آنها دشوار است. از لحاظ مفهومی، بد رفتاری روانی شامل طرد کردن، منزوی کردن، ترساندن، نادیده گرفتن و فاسد کردن است.

متداول ترین شکل سوء استفاده هیجانی پرخاشگری لفظی یا تهدید لفظی است. این گونه سوء استفاده ها غالباً باعث بروز مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان می‌شوند. متأسفانه هنوز نمی‌توانیم تعریف دقیقی از بد رفتاری هیجانی بدهیم تا به کمک آن تعریف، این گونه سوء استفاده ها را کاهش بدهیم. دادگاه ها در غیاب این گونه راهنمایی ها و تعاریف فقط در موارد شدید حق مداخله دارند. در حقیقت فقط ۵ درصد از موردهای گزارش شده در مورد سوء رفتار با کودکان به بد رفتاری هیجانی اختصاص داشته است.1

 

چرا از کودکان سوء استفاده می‌شود؟

درک این که چرا پدر یا مادری به یک طفل بیگناه لطمه می‌زنند آسان نیست. در دیدگاه با رفتاری در این خصوص باید والدین، کودک، وضعیت و جامعه را در نظر گرفت. پدر و مادرهای سوء استفاده کننده: پدر و مادرهایی که از کودکان سوء استفاده جسمی می‌کنند، تکانشی هستند؛ نیازهای وابستگی آن ها ارضاء نشده است، خودپنداره خوبی ندارند و احساس هویت محکمی ندارند؛ این پدر و مادرها تدافعی عمل می‌کنند و مشکلات خودشان را به فرزندشان فرافکنی می‌کنند. آن ها اعتقاد خاصی به تأثیر تنبیه جسمی دارند، از ننر شدن فرزندشان واهمه دارند و نمی‌توانند با فرزندشان همدلی کنند. این پدر و مادرها رفتار فرزندشان را بیش از حد منفی تلقی می‌کنند و توقعات غیر واقع بینانه ای از فرزندان خود دارند. پدر و مادرهای سوء استفاده کننده از بچه داری و بطور کلی از زندگی زیاد لذت نمی‌برند، همچنین از فرزندشان رضایت زیادی ندارند و خیلی به او ابراز محبت نمی‌کنند. آن ها از اجتماع دوری می‌کنند و علاقه ای به خودمختاری با استقلال فرزندشان ندارند در عین حال گاهی ملاک های بلند پروازانه و غیر واقع بینانه ای برای موفقیت فرزندشان دارند، این پدر و مادرها نمی‌توانند تکانه های هیجانی خود را خصوصاً در زیر فشار روانی کنترل کنند و در برابر فشارهای روانی هیجانی تر و برانگیخته تر می‌شوند.

این خصوصیات، خصوصیات کلی هستند. برای مثال بسیاری از پدر و مادرهایی که تكانشی و منزوی هستند با فرزندشان سوء رفتار جسمی ندارند و همین نکته باعث شده است بسیاری از صاحب نظران و متخصصان وجود شخصیت سوء استفاده گر را رد کنند. بنابراین به کمک شخصیت والدین نمی‌توانیم احتمال سوء استفاده گری را در آنها پیش بینی کنیم. در نتیجه متخصصان، روش های بچه داری را از لحاظ سوء استفاده کردن مورد بررسی قرار می‌دهند.

میزان تعامل پدر و مادرهای سوء استفاده کننده و بد رفتار کمتر است، تعاملات منفی آن ها با بچه ها بیشتر است، پرخاشگری غیر لفظی و لفظی بیشتری دارند و هنگام کنترل رفتار بچه ها پاسخ های مثبت کمتری می‌دهند، پدر و مادرهایی که با فرزندان خود بدرفتاری جسمی می‌کنند روش های تنبیه های شدیدی چون سیلی زدن، کتک زدن کودک با اشیاء با کشیدن موی کودک دارند، آن ها دایم فکر می‌کنند فرزندشان رفتارش نادرست بوده است و زیاد به شیوه های استدلالی متوسل نمی‌شوند.

  

بد رفتاری کودکانی که از آنها سوء استفاده شده در آینده با فرزندان خود

 

آیا کودکانی که از آن ها سوء استفاده شده بعدها خودشان با فرزندان خویش بدرفتاری می‌کنند؟

در حدود ۳۰ درصد از پدر و مادرهایی که با فرزندشان رفتار بدی دارند و از فرزندشان سوء استفاده می‌کنند در کودکی با خودشان بدرفتاری شده است، این رقم نشان می‌دهد که در این خصوص خیلی اغراق شده است. اگرچه احتمال اینکه کسانی که در کودکی با آنها بد رفتاری شده با فرزندان خود بد رفتاری کنند بیشتر است و بین چشیدن طعم تلخ بد رفتاری در دوران کودکی و سوء استفاده از کودکان و پرخاشگری در بزرگسالی رابطه وجود دارد. اما اکثر کسانی که با آن ها در کودکی بدرفتاری شده در بزرگسالی، پدر و مادر بد رفتاری نمیشوند. پدر و مادرهایی که این چرخه سوء رفتار را قطع می‌کنند، ثمرات هوشی بالاتری دارند و از لحاظ هیجانی توانمندترند، اما کسانی که کماکان در چرخه سوء رفتار باقی می‌مانند فشار روانی بیشتری در زندگی خود دارند و مضطرب ترند. همچنین وابسته تر، ناپخته تر و افسرده ترند.

کسانی که با کودکان بد رفتاری نمی‌کنند در دوران کودکی خود طعم حمایت های هیجانی یک بزرگسال عادی را چشیده اند، زمانی در طول عمر خود تحت درمان بوده اند یا همسری غیر بدرفتار و دارای ثبات هیجانی داشته اند که با آنان رابطه لذت بخشی داشته است. پس وجود و نفوذ بزرگسالان حمایتگر و غیر بدرفتار با بهره مندی از یک رابطه مشورتی مفید، دو عاملی هستند که احتمال سوء استفاده از کودکان را کاهش می‌دهند‌. با توجه به اینکه میزان فشار روانی در زندگی سوء استفاده کنندگان و بد رفتارها بیشتر است آموزش کم کردن فشارهای روانی و مهارت های لازم برای حل مسئله می‌تواند برای آنها مفید باشد.

  • جهت اطلاع از ساعت نوبت دهی به کانال ما بپیوندید