عوامل متعدد در پیدایش چاقی کودکان
عوامل متعددی در پیدایش چاقی کودکان دخالت دارد که مهم ترین و شایع ترین آنها، دریافت کالری بیش از حد نیاز بدن در مدت طولانی به وسیلۀ غذاهایی است که کالری و انرژی زیاد دارد.
تحقیقات متعدد نشان داده است که تجمع چربی در شکم و قسمت های مختلف بدن، ارثی است و به شکل خصیصۀ ارثی مغلوب از پدر و مادر به فرزند انتقال می یابد. تحقیق در دوقلوهای همسان ( یک تخمکی ) و دوقلوهای غیر همسان ( دو تخمکی ) نشان داده است که تغذیۀ بیش از حد است که موجب چاقی هر دو گروه می گردد و اختلاف بین آنها بسیار کم است. بنابراین ارث عامل ضعیفی برای چاقی می باشد.
عامل ارث در حدود 25 تا 80 درصد مؤثر است. تحقیقاتی در مورد موش ها انجام گرفته و نشان داده شده است که یک نوع ژن در چاق شدن دخالت دارد. این تحقیقات در انسان در حال انجام است و تا ژنی که موجب چاقی می گردد، شناسائی شود.
دلایل و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد سوخت و ساز بدن افراد چاق، کمتر از افراد طبیعی است. تحقیقات نشان داده است که افراد چاق درحال استراحت نیز انرژی کمتری مصرف می کنند. سوختن چربی در بعضی افراد در حال استراحت کمتر از سوختن مواد قندی است، بنابراین این افراد آمادگی بیشتری برای چاق شدن دارند.
از طرف دیگر مصرف انرژی کل روزانه و انرژی در حال استراحت در نوجوانان چاق بیشتر از نوجوانانی است که چاق نیستند، زیرا وزن آنها زیادتر است و احساس نیاز به مواد غذایی بیشتر دارند و در نتیجه نوجوانان چاق بیشتر غذا می خورند.
در چاق شدن کودکان، 50 درصد عامل ارث و 50 درصد دیگر وضع تغذیۀ خانواده مؤثر است. اگر همۀ افراد خانواده چاق باشند و همه زیاد غذا بخورند، کودکان آن خانواده نیز زیاد غذا می خورند و چاق می شوند. بررسی ها نشان داده است ، کودکانی که برای نگهداری به افراد چاق سپرده می شوند، بیشتر از کودکانی که نزد افراد با وزن طبیعی نگهداری می شوند، چاق می گردند.
خوشبختانه در کشور ما غذای کودکان اغلب در منزل تهیه می شود و کودکان بیشتر مواد غذایی تهیه شده در خانه را می خورند و شاید هفته ای یک نوبت خارج از خانه غذا بخورند. در کشورهای اروپایی و امریکایی، کودکان یک نوبت غذای خود را در خانه و بقیه را در دکه های غذا فروشی یا در رستوران های کوچک می خورند ( حدود 45 تا 55 درصد کالری غذای این دکه ها و رستورانها از چربی تشکیل شده است ).
کودکانی که در مدرسه یک وعده غذا می خورند، غذای آنها معمولاً دارای 37 تا 40 درصد چربی است. انجمن علمی کودکان و انجمن قلب و کمیتۀ تحقیق کشور امریکا توصیه می کند که غذای کودکان بزرگتر از 2 سال و بزرگسالان باید کمتر از 30 درصد چربی داشته باشد.
ذکر این نکته لازم است که چون مواد چربی در معده بیشتر از مواد دیگر می ماند، طبیعتاً باید موجب کم شدن اشتها گردد، ولی برعکس اتفاق می افتد، بدین ترتیب که خوردن چربی در بیشتر کودکان موجب اشتهای بیشتر آنها می شود. بنابراین کودکانی که رژیم غذایی آنها پرچربی است، بیشتر غذا می خورند و اشتهای بیشتری دارند و در نتیجه چاق می شوند.
بعضی از والدین معتقدند که فرزندشان دائماً در حال جنب و جوش و فعالیت است، ولی این تصور صحیح نیست. بررسی در مورد کودکان دبستانی نشان داده است که 60 درصد زمانی که در دبستان جهت ورزش و فعالیت اختصاص داده شده است، آنها در حالت نشسته و بدون حرکت جسمی می باشند. در دوران دبیرستان نیز نوجوانان تنها در 50 درصد زمان اختصاص داده شده در ورزش فعالانه شرکت می کنند.
مطالعات متعدد نشان داده است که کودکان در دوران قبل از بلوغ، روزانه به طور متوسط 30 دقیقه و در دوران بلوغ و بعد از آن، 8 تا 10 دقیقه در فعالیت های ورزشی شرکت دارند. مطالعۀ دیگری نشان داده است که کودکان دختر در سن 7 تا 15 سالگی، 7 تا 8 دقیقه و پسران در این سنین، 30 دقیقه در هوای آزاد به ورزش می پردازند.
فعالیت و ورزش کودکان نیز بستگی به فعالیت و ورزش والدین آنها دارد. کودکانی که پدر و مادر آنها ورزش می کنند و علاقه مند به ورزش هستند، به ورزش علاقه مند خواهند شد. اگر پدر و مادر هر دو علاقه مند به ورزش باشند، علاقۀ کودکانشان به ورزش، 6 برابر کودکانی است که پدر و مادر آنها به ورزش اهمیت نمی دهند.
چاقی والدین و بی علاقه مند بودن آنها به ورزش، باعث می شود که کودکانشان نیز به ورزش علاقه مند نباشند و چاق گردند. این کودکان در سنین نوجوانی و حتی بلوغ، کم تحرک هستند و بیشتر میل به نشستن و خوابیدن دارند و چاقی آنها نیز در سنین بزرگسالی ادامه پیدا خواهد کرد.
عامل ارث نیز در جنب و جوش و فعالیت جسمی کودکان مؤثر است. بعضی از کودکان به صورت ارثی جنب و جوش کمی دارند و انرژی کمتری از دست می دهند و در نتیجه وزن آنها اضافه می گردد و چاق می شوند.
کودکانی که مشکلات روانی دارند، معمولاً زیاد غذا می خورند و در نتیجه چاق می شوند. زیاد خوردن، مخصوصاً در نوجوانی که دچار افسردگی هستند شایع است. در کودکانی که خانوادۀ آنها از هم گسیخته بوده و ساختار طبیعی خانوادگی ندارند ( پدر و مادر با یکدیگر سازش ندارند و یا از هم جدا شده اند و نوجوان مورد مهر و محبت مادر نیست )، خطر امکان چاق شدن، 9 برابر کودکان خانواده های طبیعی است.
در حالت طبیعی زمان که کودکی بیش از حد غذا بخورد و وزن اضافه نماید، بسیاری از سیستم های بدنی او وارد عمل می شود تا اضافه وزن او کاهش یابد و وزن او طبیعی گردد. در حیوانات کوچک مانند موش، نشان داده شده است که اگر به موش ها از راه لوله، غذای اضافی داده شود، آنها چاق می شوند، ولی موش پس از چاق شدن از خوردن غذا خودداری خواهد کرد تا وزن او طبیعی گردد.
موقعی که کودکی چاق می شود، سلول های چربی بدن بزرگ یا حجیم نمی شوند، بلکه تعداد سلول های چربی زیاد می شوند و همین سلول های چربی در سنین بزرگسالی هم باقی می مانند. بنابراین به همین علت است که افراد بزرگسال که در زمان کودکی چاق بوده اند، با وجود نخوردن غذا باز هم چاقند و احتمال این که چاقی آنها درمان شود، بسیار کم است، زیرا تعداد سلول های چربی دوران کودکی در بدن آنها وجود دارد.
در صورتی که اگر فردی بعد از سن 19 سالگی چاق شود و در کودکی چاق نبوده باشد، به سادگی می تواند وزن خود را کم کند و لاغر گردد، زیرا تعداد سلول های چربی او کم است و تنها اندازه و حجم آنها زیاد شده است.
چاقی دوران کودکی اغلب باعث ایجاد عوارض در سلامت جسمی، اجتماعی و عاطفی کودک می شود.
این بیماری مزمن بر نحوه استفاده بدن کودک از قند (گلوکز) تأثیر می گذارد. چاقی و سبک زندگی کم تحرک خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را افزایش می دهد.
یک رژیم غذایی نامناسب می تواند باعث شود که کودک شما به یک یا هر دوی این بیماری ها مبتلا شود. این عوامل میتوانند به ایجاد پلاکها در شریانها کمک کنند، که میتواند باعث تنگ شدن و سخت شدن شریانها شود که احتمالاً منجر به حمله قلبی یا سکته در اواخر زندگی میشود.
اضافه وزن باعث ایجاد فشار اضافی بر روی باسن و زانو می شود. چاقی دوران کودکی می تواند باعث درد و گاهی آسیب در لگن، زانو و کمر شود.
آسم در کودکانی که اضافه وزن دارند شایع تر است. این کودکان همچنین بیشتر در معرض ابتلا به آپنه انسدادی خواب هستند، یک اختلال بالقوه جدی که در آن تنفس کودک به طور مکرر متوقف می شود و در طول خواب شروع می شود.
این اختلال که معمولاً هیچ علامتی ایجاد نمی کند، باعث ایجاد رسوبات چربی در کبد می شود. NAFLD می تواند منجر به زخم و آسیب کبدی شود.
کودکانی که چاقی دارند ممکن است مورد آزار و اذیت همسالان خود قرار گیرند. این می تواند منجر به از دست دادن عزت نفس و افزایش خطر افسردگی و اضطراب شود.
تغذیه سالم و فعالیت بدنی منظم را به یک امر خانوادگی تبدیل کنید. همه منتفع خواهند شد و هیچ کس احساس نمی کند که متمایز شده است.
میان وعده های سالم در دسترس داشته باشید. گزینه ها عبارتند از ذرت بو داده بدون کره، میوه ها با ماست کم چرب، هویج بچه با هوموس، یا غلات سبوس دار با شیر کم چرب.
چندین بار غذاهای جدید ارائه دهید. اگر فرزندتان بلافاصله غذای جدیدی را دوست ندارد، ناامید نشوید. معمولاً برای پذیرش یک ماده غذایی نیاز به قرار گرفتن در معرض چندگانه است.
جوایز غیر غذایی را انتخاب کنید. وعده آب نبات برای رفتار خوب ایده بدی است.
مطمئن شوید که کودک شما به اندازه کافی می خوابد. برخی مطالعات نشان می دهد که خواب کم ممکن است خطر چاقی را افزایش دهد. کم خوابی می تواند باعث عدم تعادل هورمونی شود که منجر به افزایش اشتها می شود.
همچنین، مطمئن شوید که فرزندتان حداقل سالی یک بار برای معاینه کودک خوب به پزشک مراجعه کند. در این ملاقات، پزشک قد و وزن کودک شما را اندازه گیری می کند و BMI او را محاسبه می کند. افزایش قابل توجهی در رتبه صدک BMI فرزند شما در طول یک سال ممکن است نشانه احتمالی این باشد که فرزند شما در معرض خطر اضافه وزن قرار دارد.
پیشگیری و درمان چاقی کودکان با مصرف کمتر غذا و افزایش فعالیت بدنی امکان پذیر است. با این حال، نکته قابل توجه این است که دستیابی به برنامه های رژیم غذایی و کاهش وزن طولانی مدت بسیار دشوار است. تقریباً 50 درصد از این کاهش وزن کم در عرض یک سال و تقریباً تمام وزن در عرض 5 سال دوباره به دست می آید . عدم بلوغ نسبی فکری و روانی کودکان در مقایسه با بزرگسالان و حساسیت آنها به فشار همسالان مشکلات عملی بیشتری را برای درمان موفقیت آمیز چاقی کودکان ایجاد می کند. اکثر تلاشها برای کاهش چاقی در کودکان از رویکردهای مبتنی بر خانواده یا مدرسه استفاده شده است، اگرچه درمانهای دارویی و جراحی نیز در دسترس هستند .