پدیده فرزند سالاری

فرزند سالاري

روانشناسان معتقدند توجه بیش ازحد به خواسته های فرزندان، رعایت نکردن احترام زن و شوهر نسبت به هم، کمبود تحصیلات و سواد والدین و .... می توانند زمینه ساز فرزندسالاری در خانواده مي شوند.فرزندسالارى پدیده اى نوظهور در جوامع توسعه یافته و یا درحال رشد به شمارمى رود. فرزندسالارى برآیند فرهنگى و اجتماعى این گونه جوامع است که پیش از این با این گستردگى، سابقه اى نداشته است.

اختلاف سطح تحصیلات فرزندان با والدین

 

در بین مردم کشورهاى درحال رشد، معمولا پدران و مادران یا بى سواد و یا کم سواد مي باشند، درحالى که فرزندان آنها بيشتر به فكر تحصيلات عالي ميباشند، درنتیجه فرزندان با تکیه بر دانش بیشترشان، نظرات پدر و مادرها را قبول نكرده و آنها نیز با توجه به معلومات اندکشان، تاب و مقاومت در برابر فرزندان تحصیلکرده خویش را از دست مى دهند و یا اینکه اساسا خود آنها چون فرزندانشان را آگاه تر و زمان شناس تر از خود مى دانند در برابر تمايلات آنان تسلیم خواهند بود. كه نتیجه پدیده ای به نام فرزندسالارى است.
 توجه بیش ازحد به خواسته‌ها


توجه بيش از حد نيز پدیده اى نوظهور است که والدین نسبت به برآوردن مطالبات و امیال فرزندان خود زیاده روى و افراط کنند، گرچه این گونه خواسته‌ها غیر منطقى، بلندپروازانه و فراتر از توانایى و بنیه مالى خانواده و یا حتى بیرون از مرزها و حدود قانونى و دینى باشد. بدیهى است در پیش گرفتن چنین شیوه اى به تدریج به فرزندسالارى و تحکم اولاد بر والدین خواهد انجامید.
کم توجهي به ارزش های دینی


از آموزه‌هاى مهم دین این است که باید درهرحال، احترام والدین را پاس داشت و از آزار و اذیت آنان پرهیز کرد و درحدود دین از دستورات و خواسته‌هاى آنان پیروى کرد. اگر فضاى حاکم بر محیط خانواده از سلامت دینى و اعتقادى برخوردار نباشد و بى بند و بارى و گناه درآن رایج باشد، پديده فرزندسالاري و بي احترامي به والدين به وجود خواهد آمد.
با شرايط به وجود آمده والدين تاب مقاومت در برابر رفتار فرزندان خود را از دست خواهند داد.
ضعف اخلاقى در خانواده


نزاع‌ها و مشاجره‌هاى خانوادگى و بى توجهى زن و شوهر نسبت مسایل اخلاقى بین یکدیگر و بى احترامى آنان به یکدیگر، به ویژه درحضور فرزندان،به شدت حرمت و شخصیت آن دو را در نظر آنان خوار و بى مقدارخواهد کرد و به جایگاه و اعتبار والدين لطمه جدى وارد مى کند. و ديگر فرزندان پيرو دستورات والدين نخواهندبود.
يك فكر اشتباه اين است كه برخى فکر مى کنند براى حفظ موقعیت خود نزد فرزندان باید طرف دیگر را از نظر آنان بیندازند و او را تحقیر کنند، غافل از اینکه درچنین فضایى هیچ یک سودى نخواهد برد و فقط خود و شریک زندگی خود را بی اعتبار میکند. چون او نیز به نوبه خود سعى خواهد کرد از خویش واکنش نشان داده و به مقابله به مثل بپردازد، گذشته از اینکه چون فرزندان به هر یک از پدر و مادر خود علاقه دارند اگر ببینند که از سوى هر یک از آن دو نسبت به دیگرى در حضورشان آزار و اهانتى وارد مى شود.بر خلاف تصور فرد توهین کننده که به خاطر حفظ موقعیت خود نزد فرزندان دست به این کار مى زند، کینه او را ناخودآگاه به دل مى گیرند و پیداست در این صورت متضرر واقعى مجموعه خانواده خواهد بود. فرزندان نیز پس از این اعتنایى به نظرات و سخنان والدین خود نخواهند داشت.