چگونه از فراری بودن فرزندان جلوگیری کنیم | گهوارک

 

گوش فرادادن هدفمند در زمان نامناسب

گوش فرادادن هدفمند در زمان نامناسب

تجربیات ناموفق والدینی که تازه گوش فرادادن هدفمند را آغاز کرده اند، اغلب مواقعی اتفاق می افتد که از آن در شرایط نامناسب و یا به صورت افراطی استفاده می شود.

گاهی اوقات ممکن است فرزند آمادگی بیان کردن احساسات خود حتی برای یک شنونده همدل و دلسوز را ندارد و ترجیح می دهد برای مدتی با احساس خود تنها بماند و بر این باور باشد که بازگویی حرف دلش درد آور است.

برخی اوقات هم کودک این فرصت را ندارد که وارد گفت و گو و بحث طولانی مدت با والدینش بشود و پدر و مادر هم باید نیاز فرزندشان به داشتن آزادی شخصی در دنیای احساس را محترم بشمارند و تلاش نکنند که او را وادار به گفت و گو کنند.

گوش فرادادن هدفمند حتی اگر بهترین کلید برای باز کردن باب گفت و گو باشد، باز هم امکان دارد کودک نخواهد به آن تن در دهد. مادری در این زمینه تعریف می کرد که دخترش با این ترفند راه گریز از گفت و گو را پیدا کرده بود : «مادر، این کار شما بی نتیجه است. من می دانم گوش فرادادن هدفمند فن خوبی برای آغاز گفت و گوست، اما الان اصلا آمادگی آن را ندارم پس اجازه بدهید آن را به موقع دیگری موکول کنیم.

گاهی اوقات هم، پدر یا مادر وقت کافی ندارند که تمام درد دل فرزندشان را که مدت ها در ذهن او زندانی بوده بشنوند و دادن فرصت های مقطعی و ناکافی به فرزند منصفانه نیست و به روابط آنها آسیب می رساند و کودک به این برداشت می رسد که ارزش آن را ندارد که والدینش همه درد دل او را گوش کنند. ما به والدین توصیه می کنیم که گوش فرادادن هدفمند را آغاز نکنند، مگر اینکه وقت کافی برای شنیدن همه مطالب فرزندشان داشته باشند.

برخی از والدین به این علت در بهره گیری از گوش فرادادن هدفمند ناموفق اند که آن را هنگامی که فرزندشان نیاز به کمک از نوع دیگری دارد، به کار می گیرند. در مواقعی که کودک در جست و جوی اطلاعات خاصی است یا نیاز به حمایت دارد و یا مایل است از امکانات خاص والدینش استفاده کند، ترغیب کردن او به بیان مسائل و مشکلاتش ممکن است مورد نظر او نباشد.

پدران و مادران گاهی آنقدر شیفته گوش فرادادن هدفمند می شوند که ممکن است تلاش کنند از آن هنگامی استفاده کنند که کودک نیاز به باز کردن دریچه های ذهنش ندارد و نمی خواهد احساسات عمیق خود را برملا کند. مثال های زیر نشان می دهد که گوش فرادادن هدفمند تا چه اندازه می تواند در شرایط خاصی نامناسب باشد :

فرزند : «مادر، ممکن است مرا روز شنبه برای خرید به مرکز شهر ببرید ؟ مادر : «پس تو روز شنبه نیاز به وسیله نقلیه داری.» ، فرزند : «پدر، شما و مادر امشب چه ساعتی به خانه می آیید ؟

پدر : (تو واقعا می خواهی بدانی ما کِی به خانه می آییم ؟)

فرزند : اگر من یک اتومبیل نوبخرم، هزینه بیمه اش چقدر میشود ؟

پدر : پس تو نگران مبلغ هزینه بیمه هستی ؟»

این کودکان نیاز ندارند که برای باز کردن درد دل خود ترغیب شوند. آن ها تماماً به دنبال پاسخ صریحی هستند که خارج از کاربرد گوش فرادادن هدفمند است و در واقع پیامشان جنبه احساسی ندارد، بلکه خواستار اطلاعات مشخصی هستند. واکنش نشان دادن با استفاده از گوش فرادادن هدفمند به نظر غیر عادی می آید و کودک را دلگیر و ناراحت می کند. در این گونه موارد، پاسخ روشن چاره کار است.

پدران و مادران همچنین در می یابند که تأخیر آنان در واکنش به پیام فرزندشان از طریق گوش فرادادن هدفمند ممکن است سبب نگرانی او بشود. والدین همچنین باید بدانند که چه زمانی باید این کار را متوقف کنند. کودکان معمولا در این گونه موارد سرنخهای مشخصی چون گرفتن قیافه خاص، ترک محل، سکوت، بی قراری، نگاه کردن به ساعت و از این قبيل از خود بروز می دهند. یا مثلا می گویند :

مثل اینکه به پایان گفت و گو رسیده ایم. برای ادامه این بحث وقت ندارم. دیدگاه متفاوتی دارم. شاید گفت و گو در حال حاضر کافی باشد. امشب باید خیلی درس بخوانم. خیلی وقتت را گرفتم.

والدین هشیار حتی در مواقعی که بر این باورند که فرزندشان قادر به حل مشکلش نیست، به محض شنیدن این گونه پیام ها از ادامه گفت و گو صرف نظر می کنند. گوش فرادادن هدفمند به گواهی درمانگران مجرب کودک را از طریق بازگو کردن احساس و مشخص کردن مشکل آماده برداشتن اولین گام در جهت یافتن راه حل می کند . در اغلب موارد کودک به تنهایی مسیر مناسب را طی می کند تا با تلاش خود به نتیجه مناسب دست یابد.