آن قسمت از مغز یک کودک که وظیفه پردازش صدا را به عهده دارد، در سه ماهه سوم بارداری شروع به کار میکند و به همین دلیل کودکان بعد از تولد، آنچه را که در دوران جنینی شنیده اند به یاد دارند. 2 روز بعد از تولد ، کودکان نیز مانند بزرگسالان از مهارتهای پردازش زبان بهره میگیرند. همانطور که بزرگسالان به ابتدا و انتهای کلمات توجه بیشتری میکنند، کودکان نیز از این قابلیت بهره می برند و بین کلمات و هجاهای مختلف، تفاوت قائل می شوند؛ به طوری که حتی زمانی که بین یک هجا و ناپیوستگی کوچک صدا، 25 میلی ثانیه اختلاف وجود داشته باشد، باز هم میتوانند تفاوت آن دو را تشخیص دهند.
موسیقی نقش بسیار مهمی در توسعه و یادگیری کودکان دارد و میتواند تأثیرات متعددی بر روی رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنها داشته باشد. از بهبود مهارتهای زبانی و ریاضی گرفته تا تقویت حافظه و مهارتهای اجتماعی، موسیقی به عنوان یک ابزار آموزشی ارزشمند شناخته شده است. در این مقاله به بررسی نحوه تأثیر موسیقی بر یادگیری کودکان و دلایلی که این هنر میتواند به یک بخش ضروری از تعلیم و تربیت تبدیل شود، میپردازیم.
موسیقی به تقویت مهارتهای زبانی کمک میکند. آهنگها و ترانهها، به ویژه آنهایی که دارای قافیه و ریتم هستند، به کودکان کمک میکنند تا واژگان جدید را یاد بگیرند و ساختارهای دستوری زبان را درک کنند. موسیقی همچنین میتواند در تقویت توانایی شنیداری کودکان مؤثر باشد، که این امر برای یادگیری زبان ضروری است.
موسیقی و ریاضیات ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. فعالیتهای موسیقایی مانند خواندن نتها و ریتمها به تقویت تفکر منطقی و توانایی حل مسئله کمک میکنند. مفاهیم ریاضی مانند شمارش، توالی و الگو در موسیقی به کار برده میشوند، که این امر میتواند درک ریاضی کودکان را بهبود بخشد.
مطالعات نشان دادهاند که موسیقی میتواند تواناییهای حافظهای کودکان را تقویت کند. یادگیری آلات موسیقی و ترانهها به کودکان کمک میکند تا مهارتهای حافظه خود را تمرین کنند. همچنین، موسیقی میتواند به کودکان کمک کند تا برای مدت زمان طولانیتری تمرکز کنند.
موسیقی فرصتهای زیادی برای تعامل اجتماعی فراهم میآورد. گروههای کر و ارکسترهای مدرسه به کودکان کمک میکنند تا در فعالیتهای گروهی شرکت کنند و مهارتهایی مانند همکاری، گوش دادن و احترام به نوبت را تقویت کنند.
یادگیری و اجرای موسیقی به کودکان کمک میکند تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. تمرین و اجرای موسیقی در جمع میتواند به کودکان کمک کند تا احساس موفقیت و دستاورد داشته باشند.
موسیقی یکی از ابزارهای قدرتمند در توسعه کودکان است و میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر رشد آنها داشته باشد. ادغام موسیقی در برنامههای آموزشی کودکان نه تنها به تقویت مهارتهای علمی و هنری آنها کمک میکند بلکه به توسعه شخصیت و احساسات آنها نیز میپردازد.
کودک قبل از ملسط شدن بر گفتار، با استفاده از قدرت شنوایی و صوتی اش، صداهای مختلفی را به کار می برد که به موسیقی تکراری و ریتمیک بسیار شباهت دارد. روان شناسان پی برده اند که موسیقی و زبان در بزرگسالان ممکن است از لحاظ شناخت و عصبی، متفاوت باشد اما یک کودک زبان را زیر مجموعه موسیقی میداند. به همین خاطر درک کودک از موسیقی، کسب اولیه زبان در آنها می باشد و این موضوع به درک ما از پیشرفت انسان کمک میکند. همزمان با بزرگتر شدن کودکان، اگر به یادگیری موسیقی در کلاس های موسیقی بپردازند، خیلی بهتر نسبت به سایر افراد می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و این موضوع نشأت گرفته از تأثیرات مثبت موسیقی بر روی ذهن و روان آنهاست.
خندیدن نقش مهمی در فرآیند یادگیری کودکان دارد و میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر رشد آنها داشته باشد. این فعالیت سرگرمکننده و طبیعی نه تنها حس خوبی به کودکان میدهد بلکه منافع تربیتی عمیقتری نیز دارد. در ادامه، به بررسی چگونگی تأثیر خندیدن بر یادگیری کودکان پرداختهام:
خندیدن به کودکان کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند. زمانی که کودکان با هم میخندند، پیوندهای اجتماعی قویتری برقرار میکنند و یاد میگیرند چگونه در موقعیتهای اجتماعی رفتار کنند. این فرایند به آنها کمک میکند تا درک بهتری از مفاهیم همدلی و همکاری داشته باشند.
خندیدن فضایی را فراهم میآورد که در آن کودکان میتوانند آزادانه فکر کنند و ایدههای جدید را امتحان کنند. این فضا خلاقیت آنها را تحریک میکند و به آنها اجازه میدهد تا با تفکر خارج از چارچوبهای معمول، مسائل را حل کنند.
خندیدن به کاهش سطوح استرس و اضطراب کمک میکند و این امر برای یادگیری کودکان بسیار مهم است. زمانی که کودکان کمتر احساس استرس یا اضطراب میکنند، توانایی بیشتری برای تمرکز و پردازش اطلاعات دارند.
فعالیتهای خندهدار و لذتبخش میتوانند به تقویت حافظه کودکان کمک کنند. مطالعات نشان دادهاند که خنده میتواند به فعالسازی بخشهایی از مغز که در یادگیری و حافظه دخیل هستند، کمک کند.
خندیدن یک محیط یادگیری مثبت ایجاد میکند که در آن کودکان احساس راحتی میکنند و بیشتر تمایل به شرکت فعال در فرایند یادگیری دارند. این محیط به آنها کمک میکند تا با انگیزه بیشتری در فعالیتهای درسی شرکت کنند و از فرآیند یادگیری لذت ببرند.
به طور خلاصه، خندیدن یک ابزار قدرتمند برای تقویت یادگیری کودکان است و میتواند به آنها کمک کند تا در یک محیط سالم و شاداب رشد کنند. والدین و مربیان باید سعی کنند تا از قدرت خنده در تربیت و آموزش کودکان بهره ببرند.
در 18 ماهگی حس شوخ طبعی در کودکان به وجود می آید. خندیدن به کودکان در یادگیری وظایف جدیدشان کمک شایانی می کند.
بهترین میزان یادگیری زمانی است که کودکان تعجب می کنند . هنگامی که یک شیء به شکل غیر معمول رفتار می کند ، مثلا هنگامی که یک توپ از جایی میگذرد ، کودکان 11 ماهه به آن خیلی توجه نشان می دادند و به دلیل تعجبی که کرده بودند ، به توپ دست می زنند و سعی می کردند آن را حس کنند و این موضوع به یادگیری آنها کمک شایانی می کرد و در زمانی که رفتار و عمل توپ خیلی عادی بود ، کودکان به آن توجه نداشتند ؛ پس رفتار غیرقابل پیش بینی علاوه بر تعجب در کودکان بر یادگیری آنها نیز می افزاید .
خواب کافی از مهمترین نکات در زندگی تمامی افراد چه کودک و چه بزرگسال است. اگر کودکان خواب کافی نداشته باشند، علاوه بر اینکه چیز خاصی را یاد نمی گیرند، بلکه به احتمال زیاد آنجه را نیز که یاد گرفته اند، فراموش می کنند. این براساس آزمایشی است که محققان چند سال قبل انجام دادند و طبق آن، به کودکان آموختند که چگونه یک عروسک خیمه شب بازی را جابجا و یک زنگوله مخفی را پیدا کنند. کودکانی که بعد از یادگیری این موضوع خوابیدند، خیلی بهتر توانستند موضوع را به یاد بیاورند.