فواید حرف زدن با نوزاد | گهوارک

فواید حرف زدن با نوزاد | گهوارک

0 دیدگاه 13 دی 1400 چاپ خبر بازدید: 1369
بسیاری از والدین چنین می پرسند : « در حالی که می دانم گوش فرا دادن هدفمند برای کودکان سه و چهار ساله معجزه می کند، ولی نمی دانم با کودکانی که هنوز نمی توانند حرف بزنند چه باید کرد. » و یا « می دانم که باید به کودکان فرصت بیشتری بدهیم تا با یاری گرفتن از گوش فرا دادن هدفمند و توانایی های خود مشکلشان را حل کنند، اما کودکان کم سن و سال که فاقد مهارت برای حل مشکل خود هستند پس آیا پدر و مادر نباید مشکل آنها را حل کنند؟ »

چگونه می توان به حرف کودکانی که گفت و گو کردن با آنها هنوز زود است، گوش کرد ؟

چگونه می توان به حرف کودکانی که گفت و گو کردن با آنها هنوز زود است، گوش کرد ؟

در چند ماه اول زندگی کودک، صحبت کردن با کودک مسلماً یک امر یک طرفه است. اما حتی اگر کوچولوی شما در ابتدا چیزی نمی‌گوید، مطمئن باشید که همه چیزهایی را که به او می‌گویید حس می‌کند و خیلی زود، او در گفتگو با شما همراه خواهد شد!

اکثر نوزادان از 4 ماهگی شروع به غر زدن می کنند، اما می توانید انتظار داشته باشید که او اولین کلمه خود را در حدود اولین تولدش بگوید. با این حال، این جدول زمانی هر کودک با هم متفاوت باشد.

بسیاری از والدین چنین می پرسند : « در حالی که می دانم گوش فرا دادن هدفمند برای کودکان سه و چهار ساله معجزه می کند، ولی نمی دانم با کودکانی که هنوز نمی توانند حرف بزنند چه باید کرد. » و یا « می دانم که باید به کودکان فرصت بیشتری بدهیم تا با یاری گرفتن از گوش فرا دادن هدفمند و توانایی های خود مشکلشان را حل کنند، اما کودکان کم سن و سال که فاقد مهارت برای حل مشکل خود هستند پس آیا پدر و مادر نباید مشکل آنها را حل کنند؟ »

این تصور که گوش فرا دادن هدفمند تنها برای کودکانی کاربرد دارد که می توانند حرف بزنند، بسیار اشتباه است. گوش فرا دادن هدفمند در مورد کودکان کم سن نیاز به آگاهی بیشتر درباره ارتباط غیر کلامی و نحوه واکنش موثر به پیام های غیر لفظی آنان دارد.

آنچه باید درباره نوزادان بدانید

اول اینکه، نیازهای اطفال همانند کودکان بزرگ تر و بزرگسالان است اطفال به همان اندازه دوست دارند به نیازهای خود دست یابند. اطفال هم گرسنه می شوند، از خیس بودن ناراحت می شوند، خسته و تشنه و درمانده و بیمار می شوند و کمک به آنان برای مقابله با این گونه مسائل برای والدین دردسرهای خاصی را به وجود می آورد.

دوم اینکه، اطفال و کودکان خردسال برای برآورده شدن نیازها و یا فراهم کردن راه حل برای مشکلاتشان به والدین خود محتاجند و منابع و امکاناتشان بسیار محدود است. بنابراین ما انتظار نداریم نوزاد با کودک نوپای گرسنه به آشپزخانه برود و از داخل یخچال یک لیوان شیر برای خود بردارد.

سوم اینکه، اطفال کوچک نمی توانند خواسته ها و مشکلات و نیازهای خود را با حرف زدن اعلام کنند. بیشتر اوقات والدین از آنچه درون ذهن فرزندشان می گذرد، بی خبرند. زیرا اطفال برای برطرف کردن نیاز عاطفی و یا مثلا نفخ شکمشان نمی توانند از کلمات استفاده کنند.

چهارم اینکه، بسیار اتفاق می افتد که کودک نمی داند چه مسئله ای او را آزار می دهد، به این علت که بیشتر نیازهای او جنبه جسمانی یا فیزیکی از قبیل گرسنگی، تشنگی، درد و غیره دارد. به علاوه، رشد نکردن مهارت های شناختی و تکلمی کودک ممکن است سبب شود که نتواند مشکل خود را درک کند. از این رو، نحوه کمک کردن به اطفال کم سن و نوپا برای برآوردن نیازهایشان متفاوت است، ولی این تفاوت به اندازه ای نیست که اکثر والدین گمان می کنند.

دلایل گریه گردن نوزاد

هر چند والدين ممكن است آرزو کنند که طفلشان می توانست نیازهای خود را برطرف و مشکلش را حل کند، اما غالبا این وظیفه پدر یا مادر است که اطمینان حاصل کند نوزادش غذای کافی خورده، خيس نیست، گرم است و محبت کافی را دریافت می کند. مسئله اینجاست که والدین چگونه می توانند بفهمند که فرزندشان با چه مشکلی روبه رو است.

بسیاری از والدین از روی کتاب یعنی بر پایه مطالبی که درباره کودک و نوزاد خوانده اند عمل می کنند و شکی نیست که دکتر بنجامین اسپاک خدمت شایانی در راهنمایی پدران و مادران و دادن آگاهی های لازم درباره نیازهای کودکان و نحوه برآوردن آن انجام داده است.

اما هر پدر و مادری می داند که همه موارد در کتاب دکتر اسپاک دیده نشده است و برای موفقیت در تربیت فرزند خاص خود با نیازها و مسائل خاصی که دارد باید شناختی مختص آن کودک داشته باشد و این وظیفه را عمدتا از طریق گوش دادن و توجه دقیق به پیام های هر چند غیر لفظی نوزاد با کودک نوپای خود به انجام می رساند.

پدر یا مادر کودکان خردسال باید به پیام های غیر لفظی فرزند خود با همان دقت توجه کنند که به پیام های لفظی فرزندان بزرگ تر خود می کنند. این توجه و گوش دادن به سبب غیر لفظی بودن آن اساسا متفاوت است.

نوزادی که ساعت پنج و نیم صبح گریه می کند، قطعا با مشکلی روبه رو است. یعنی یا گرسنه است، یا دردی دارد و ناراحت است. این نوزاد نمی تواند نیازش را از راه پیام لفظی اعلام کند و مثلا بگوید : «من خیلی ناراحت و دردمند هستم.»

و پدر یا مادر هم نمی تواند بر پایه روش گوش دادن هدفمند به نوزادش بگوید : «می دانم ناراحتی و چیزی عذابت می دهد. چون نوزاد قطعا متوجه این حرف ها نمی شود. پس پدر یا مادر پیام غیر لفظی نوزادش را که همان گریه باشد دریافت می کند، ولی برای یافتن منظور کودکش باید رمز و معنی آن را بیابد از آنجایی که پیام کودک غیر لفظی است، پدر یا مادر هم باید با ابزار غیر لفظی یعنی رفتاری و عملی به رمزیابی پیام بپردازد.

پدر یا مادر ممکن است در ابتدا با فرض اینکه نوزاد سردش است پتویی روی او بیندازد. کودک هم ممکن است با ادامه دادن به گریه پاسخ دهد که پیامش درست دریافت نشده است. در مرحله بعد، پدر یا مادر ممکن است فرزندش را با این گمان که خواب بد دیده بغل کند و او را تکان دهد و کودک هم با ادامه دادن به گریه در واقع بگوید پیام من این نبود. و بالاخره، پدر یا مادر شیشه شیر را در دهان نوزاد می گذارد و پس از چند لحظه کودک آرام می شود و این آرامش نشان می دهد که پیامش به درستی دریافت شده است.

پدر و مادر خوبی بودن برای نوزاد و کودک نوپا همانند فرزندان بزرگ تر تا حد زیادی بستگی به میزان دقت تبادل پیام میان والدين و فرزندان دارد و بار این مسئولیت بر دوش والدين قرار می گیرد. چون این پدر یا مادر است که پیش از اینکه دریابد نیاز یا مشکل فرزندش چیست، باید بتواند پیام غیر لفظی او را رمزگشایی کند.

او همچنین باید با همان فرآیند، درستی رمز یافته شده را آزمایش کند. این فرآیند تبادل پیام را هم می توان گوش فرا دادن هدفمند نامید چون مکانیسم مورد استفاده در آن مشابه مکانیسمی است که برای ارتباط لفظی به کار می رود. مسلما پاسخ یک پیام غیر لفظی (گریه) واکنش غیر لفظی (شیشه شیر را در دهان طفل گذاشتن) خواهد بود.

لزوم برقراری ارتباط غیر لفظی مؤثر میان والدین و کودک در دو سال اول زندگی او روشن می سازد که تا چه اندازه و میزان لازم است والدین وقت خود را صرف کودک خود نمایند. پدر و مادر بیش از هر فرد دیگری فرزند خود را می شناسند. یعنی مهارت در رمزگشایی از پیام او را به دست می آورند و به همین جهت بیش از همه می دانند که برای برآوردن نیاز یا حل مشکل او چه باید بکنند.

همه ما شاهد ناتوانی خود در رمزگشایی از پیام فرزند دیگران بوده ایم و مثلا از دیگران پرسیده ایم که منظور فرزندشان از تکان دادن میله تختخوابش چیست. در اینجا مادر به آسانی پاسخ می دهد که فرزندش معمولا اگر خوابش بیاید، این حرکت را می کند و بچه اولش همین پیام را با بغل کردن پتویش می داد.

چرا حرف زدن با نوزدان مفید است ؟

بزرگسالان نسبت به مکالمه عادی با نوزادان تمایل بیشتری به توجه و پاسخ دادن مشتاقانه به صحبت های نوزاد دارند. لحن بازیگوشی اغراق آمیز و بلند صدای شما ذهن کوچولوی شما را روشن می کند.

80 درصد از رشد فیزیکی مغز نوزاد در 3 سال اول زندگی آنها اتفاق می افتد. همانطور که مغز آنها بزرگتر می شود، ارتباطاتی را نیز ایجاد می کند که برای فکر کردن، یادگیری و پردازش اطلاعات نیاز دارد. این اتصالات که سیناپس نامیده می شوند، با سرعت فوق العاده سریع، حدود 700 در ثانیه در چند سال اول تشکیل می شوند.

صحبت کردن با کودک، سیناپس های مهم را در بخشی از مغز او که زبان را کنترل می کند، روشن می کند. هرچه کلمات بیشتری بشنوند، این ارتباطات ذهنی قوی تر می شوند. این فرآیند می تواند مهارت های زبانی آینده فرزند شما و توانایی کلی او برای یادگیری را تقویت کند.

با نوزادانی که بیشتر صحبت می کنند تا 2 سالگی کلمات بیشتری را نسبت به همسالان خود می دانند.

همانطور که کودک شما رشد می کند و بالغ می شود، نحوه صحبت شما نیز باید تغییر کند.

مراحل صحبت کردن کودکان

در 1 تا 3 ماهگی

نوزاد شما با، غرغر کردن و البته گریه کردن با شما ارتباط برقرار می کند. آنها همچنین در حال گوش دادن به شما هستند . ممکن است لبخند بزنند، دست ها و پاهای خود را حرکت دهند یا وقتی با آنها به روشی خاص صحبت می کنید، قهر کنند.

با کودک خود صحبت کنید، آواز بخوانید، غرغر کنید، و با او بازی کنید.
فعالیت های خود را روایت کنید. در حین حمام کردن، غذا خوردن یا بازی، به آنها بگویید چه کار می کنید و به چه چیزی نگاه می کنند.
برای کودک خود بخوانید و در مورد تصاویری که می بینید صحبت کنید. لبخند بزنید و زمانی که آنها صدا می کنند و لبخند می زنند هیجان زده رفتار کنید.
در حدود 2 ماهگی، نوزادان شروع به تولید صدا می کنند. این صداها را تقلید کنید و برخی از کلمات واقعی را نیز ترکیب کنید.
وقتی صدا می دهند باید صدا را هم در بیاورید و سپس منتظر باشید تا جواب دهند. این به آنها یاد می دهد که چگونه مکالمه داشته باشند.

در 4 تا 7 ماهگی

در چهار ماهگی نوزاد شروع به کپی کردن صداهایی می کند که می شنوند. متوجه خواهید شد که آنها در حال بررسی صداها و انحرافات خود هستند. حتی ممکن است هنگام تلاش برای بیان احساسات خود صدای خود را بلند یا پایین بیاورند.

از صداهایی که آنها ایجاد می کنند برای تشویق کلمات استفاده کنید. اگر آنها می گویند "با"، بگویید "بطری" یا "کتاب".
مکالمات خود را گسترش دهید. هنگام صحبت کردن، آهسته صحبت کنید و شروع به تاکید بر برخی کلمات کنید. به عنوان مثال، یک توپ را نگه دارید و بگویید: "آیا توپ می خواهی؟ این توپ توست." سپس سکوت کنید تا آنها را تشویق کنید که پاسخ دهند.
کودک خود را با اشیاء مختلف آشنا کنید. وقتی آنها به چیزی نگاه می کنند، به آن اشاره کنید و به آنها بگویید که چیست.
هر روز برای فرزندتان کتاب و مجلات تصویری رنگارنگ بخوانید. تصاویری را که می بینید نام ببرید و وقتی کودکتان در حین خواندن با شما حرف می زند تمجید کنید.

در 8 تا 12 ماهگی

در 8 ماهگی نوزاد شروع به درک برخی از کلمات (مانند "نه") می کنند و برخی را نیز می گویند (مانند "مامان" یا "بابا"). تا زمانی که یک ساله شوند، دستورات خاصی را نیز درک خواهند کرد.

در مورد کارهایی که شما و کودکتان انجام می دهید، به آن نگاه می کنید یا به آن اشاره می کنید، صحبت کنید. اگر به ماشینی اشاره کردند و گفتند «ماشین»، بگویید «بله، ماشین قرمز است».
تقریباً هر شیئی را که فرزندتان با آنها در تماس است نام ببرید - یک اسباب بازی، قاشق، شیر و غیره. همچنین شروع به نشان دادن اعضای بدن کنید.
به کودک خود کمک کنید تا احساسات خود را با کلمات بیان کند.
وقتی لازم است فرزندتان را از انجام کاری بازدارید، قاطعانه «نه» بگویید. فریاد نزنید و توضیحات طولانی ندهید.
نوزادان در این سن دوست دارند کلماتی را که می شنوند تقلید کنند، بنابراین ممکن است بخواهید آنچه را که می گویید تماشا کنید یا ممکن است تکرار آن را بشنوید.
همه کودکان یاد می گیرند که با سرعت خودشان ارتباط برقرار کنند. اگر کودک شما به همان سرعتی که فکر می‌کردید صحبت نمی‌کند، زیاد نگران نباشید. با این حال، اگر نگرانی واقعی دارید، با پزشک آنها در مورد آن صحبت کنید.