احمد شاه فرهت؛ فوق تخصص نوزادان و استادیار دانشگاه مشهد بخش اول

احمد شاه فرهت؛ فوق تخصص نوزادان و استادیار دانشگاه مشهد بخش اول

0 دیدگاه 15 آبان 1398 چاپ خبر بازدید: 4463
احمد شاه فرهت از چهره‌های سرشناس مهاجرین افغانستانی، فوق تخصص نوزادان و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.
به گزارش خبرگزاری فارس، احمد شاه فرهت، پژوهشگر و فوق تخصص نوزادن، استادیار و عضو هیئت علمی و معاون مرکز تحقیقات نوزادن دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.از این پزشک افغانستانی تا کنون آثار فراوان علمی در زمینه بیماری‌های کودکان

احمد شاه فرهت از چهره‌های سرشناس مهاجرین افغانستانی، فوق تخصص نوزادان و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.

 

 
احمد شاه فرهت، پژوهشگر و فوق تخصص نوزادن، استادیار و عضو هیئت علمی و معاون مرکز تحقیقات نوزادن دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. از این پزشک افغانستانی تا کنون آثار فراوان علمی در زمینه بیماری‌های کودکان و نوزادان در ایران و سایر کشورهای جهان منتشر شده است.

این پزشک مطرح افغانستانی که متولد شهر قندهار است، پزشکی را در دانشکده پزشکی کابل و تخصص بیماری‌های کودکان و فوق تخصص نوزادان را در ایران فرا گرفته است.

زمانی که او موفق به دریافت فوق تخصص در ایران شد، تنها 4 نفر قبل از او در ایران از این رشته فوق تخصص گرفته بودند.

تا کنون بیش از ده‌ها مقاله علمی از او در کنگره‌های بین‌المللی منتشر شده است. برخی از آثار وی هم اکنون به عنوان مدرک و منبع معتبر علمی در کشورهای و دانشگاه‌های مختلف در حال استفاده است. 

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تا کنون در کنفرانس‌های پزشکی کشورهای مختلف دعوت شده و در حال حاضر نیز ریاست «انجمن متخصصان نوزادان شمال شرق استان خراسان رضوی» را بر عهده دارد.

«کتاب مراقبت های ویژه در بیماریهای نوزادان و کودکان» این متخصص افغان به عنوان کتاب فصل سال 1390 جمهوری اسلامی ایران انتخاب و یک سال هم کتاب «معاینه، تشخیص و درمان بیماری‌های نوزادان» به عنوان کتاب سال در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انتخاب شد.

وی همچنین در سال 1386 از طرف دانشگاه‌های استان خراسان در جشنواره هفته پژوهش آن سال به عنوان پژوهشگر برتر استان خراسان رضوی معرفی شد.

از دیگر افتخارات وی می‌توان موارد زیر را نام برد:

برنده جایزه فستیوال فردوسی برای ساخت دستگاه رطوبت‌ساز ونتیلاتور
 برنده جایزه فسیتوال سرور برای بهترین مقاله تاثیر نمک روی گرانولوم نوزادان
 برنده جایزه سرور برای بهترین مقاله «مصرف مولتی ویتامین و آهن در کودکان»  
کتاب برتر، جایزه برتر سومین جشنواره سرور به خاطر تالیف کتاب «معاینه ، تشخیص و درمان بیماری های نوزادان» سال 1386
پژوهشگر برتر بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد سال 1388
 لوح تقدیر جشنواره ملی کتاب سال کودک و نوجوان 1390 برای کتاب «بدن چگونه یک روز را با بیماری می‌گذراند؟» بخاطر ترجمه خوب و روان و کتاب علمی مناسب برای نوجوانان

فرهت در حال حاضر به عنوان استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد در حال آموزش دانشجویانی است که دوره‌های تخصصی و فوق تخصص را در رشته کودکان و نوزادن سپری می‌کنند.

در مشهد و حتی ایران بسیاری با نام او آشنا هستند، مطب او یکی از شلوغ‌ترین مطب‌های پزشکی است که حداقل باید 2 - 3  ماه در نوبت منتظر ماند تا بیمارت را ویزیت کند.

متن زیر آشنایی با این نخبه مهاجر افغانستانی از زبان خود اوست.

تحصیلات

من در اول شهریور1337 در شهر قندهار افغانستان متولد شدم، دوره ابتدایی را در مدرسه «کاکا سید احمد» و دوره راهنمایی و دبیرستان را در کابل در مدرسه «نادریه» سپری کردم و فقط سال آخر دبیرستان را دوباره به قندهار برگشتم و دیپلم خود را از قندهار دریافت کردم.

خانواده من به درس خیلی اهمیت می‌دادند و من هم خیلی علاقه به درس خواندن داشتم و دوره  شش ساله دبیرستان را با 2 سال جهش در مدت چهار سال خواندم. در کنکور شهر قندهار در رشته پزشکی نفر سوم شدم و چون دانشجوی برتر بودم به دانشگاه کابل که آن زمان از معتبرترین دانشگاه‌های پزشکی در منطقه بود ادامه تحصیل دادم.

مهاجرت به ایران

3 سال اول دانشگاه را با خیالی آسوده درس خواندم ولی در سال چهارم که سال 1357 بود ناگهان کودتای کمونیستی شالوده همه چیز را ویران کرد. حزب دموکراتیک خلق که از احزاب کمونیستی طرفدار شوروی سابق بود قدرت را در دست گرفت و چندی بعد هم دولت شوروی به افغانستان تجاوز کرد که این برای بسیاری از دانشجویان قابل پذیرش نبود و در تمام دانشگاه بخصوص دانشکده پزشکی کابل مقاومت آغاز شد.

من هم جزء دانشجویانی بودم که از رفتن بر سر کلاس درس خودداری کردم که در نتیجه این اعتراضات زندانی شدم. بعد از آزادی از زندان دیدم که تحت هیچ شرایطی نمی‌شود در افغانستان ماند و ناچار شدم که مهاجرت کنم و بهترین جا در آن زمان ایران بود زیرا هم اشتراکات دینی و زبانی با مردم ایران داشتم و هم از طرفی برخی از اقوام من پیشتر خود را به ایران رسانده بودند.

مشکلات فروانی را سپری کردم تا توانستم خود را به صورت قاچاقی به ایران برسانم. چون به صورت غیر قانونی وارد ایران شدم، در مسیر راه بیرجند جایی به نام کارخانه قند «اسدآباد» دستگیر شدم. وقتی متوجه شدند که من پزشک هستم یکی از آنها مرا شب به منزل خود برد و آنجا استراحت کردم و فردا صبح چون گذرنامه و مدارک قانونی نداشتم مرا رد مرز کردند و دوباره مجبور شدم به افغانستان برگردم.

چند روز که گذشت باز به صورت قاچاقی به همراه تعدادی دیگر، خود را از همان منطقه به بیرجند رساندم. چیزی که هیچ وقت از یادم نمی‌رود سرمایی بود که در آن ایام تحمل کردم و بیشتر مسیر راه بیرجند- مشهد را پشت یک وانت‌بار بودم. از طرفی هوا بسیار سرد بود و از طرفی هم می‌ترسیدم که دوباره دستگیر شوم زیرا اگر این بار دستگیر می‌شدم هیچ پولی نداشتم که دوباره به قاچاقچی بدهم تا مرا به ایران برساند.

اولین نگاه و اولین زیارت

من برای اولین بار بود که حرم امام رضا (ع) و شهر مشهد را از نزدیک می‌دیدم. آن روز آن وانت مرا در فلکه آب پیاده کرد. قبل از سفر دوستانم که قبلا به ایران آمده بودند به من گفته بودند که به مشهد که رسیدی اگر جایی پیدا نکردی به حرم امام رضا (ع) برو. آن روز از راننده وانت پرسیدم که می‌خواهم حرم بروم و او گفت پشت سرت راه نگاه کن. وقتی نگاه کردم چشمم به گنبد طلایی امام رضا افتاد و برای اولین بار حرم امام رضا را زیارت کردم.

چون پاسپورت و کارت شناسایی و از طرفی پول هم نداشتم مجبور شدم شب را در حرم بخوابم. شب سردی بود. صبح با صدای اذان حرم بیدار شدم و به دنبال اقوام خودم ‌گشتم تا یکی از آنان را پیدا کردم.

خلاصه حدود شش- هفت ماه همین گونه سرگردان بودم، و مدرکی نداشتم که کار کنم. تا اینکه به نظرم رسید بروم خود را معرفی کنم و بگویم که من پزشک هستم شاید کاری برای من پیدا شود.

سال 1361 بود که درخواست پناهندگی من قبول شد و در درمانگاه امام زمان مهرآباد مشهد شروع به کار کردم و در هر ماه 2 هزار تومان حقوق می‌گرفتم که 200 تومان آن بابت مالیات کسر می‌شد و 1800 تومان حقوق ماهیانه دریافت می‌کردم.

ادامه تحصیل و مشکلات فرا رو

به منظور ادامه تحصیل در کنکور پزشکان شرکت کردم و در 2 رشته جراحی کلیه، مجاری ادرار و جراحی شکم قبول شدم. البته علاقه من به جراحی کلیه بود. ولی چون من خارجی بودم و داوطلب ایرانی در این رشته زیاد بود من مجبور شدم به رشته جراحی شکم روی آورم. ولی وقتی مدارک من از مشهد به تهران رفت باز به علت خارجی بودن نتواستم در این رشته ادامه تحصیل دهم.

خیلی کلافه شده بودم، تازه هم ازدواج کرده بودم و با مشکلات مالی فروانی هم دست به گریبان بودم. پدر و مادر من هم با من زندگی می‌کردند و خدا آن سال یک فرزند هم به من داده بود.

در همین ایامی که تلاش داشتم تخصص بگیرم با یک خانم دکتر آشنا شدم که او مسیر مرا تغییر داد. آن خانم مسلمان و بسیار مذهبی بود آن زمان آقای دکتر مرندی وزیر بهداشت بود و او را از آمریکا برای آموزش دوره‌های تخصصی پزشکان به ایران آورده بود.

وقتی با او آشنا شدم مرا ترغیب کرد که در رشته کودکان تخصص بگیرم و از همه مهم‌تر برای فراگیری تخصص کودکان هم برای اتباع خارجی مشکلی نبود. خلاصه تخصص خود را گرفتم اما احساس کردم که باید هنوز ادامه بدهم. آن زمان دکتر ملک زاده معاون آموزشی وزیر بهداشت بود با ایشان صحبت کردم و موافقت کردند که در دوره فوق تخصص در کنکور شرکت کنم. ولی علیرغم آنکه در کنکور قبول شدم باز به خاطر همین خارجی بودن با مشکلات تازه‌ای روبرو شدم.

ادامه دارد...